تاثیر هوش مصنوعی آموزشی بر بهبود تفکر خلاق و حل مسئله در آموزش کار و فناوری
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 6
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MAECONFM01_6822
تاریخ نمایه سازی: 24 آبان 1404
چکیده مقاله:
در دهه اخیر، هوش مصنوعی آموزشی به عنوان یکی از پرکاربردترین فناوری های تحول آفرین در عرصه تعلیم و تربیت، توجه پژوهشگران و معلمان را به خود جلب کرده است. این فناوری با ایجاد امکان تحلیل داده های یادگیری و ارائه بازخوردهای هوشمند، توانسته فرایند یاددهی–یادگیری را از حالت سنتی به محیطی پویا، شخصی سازی شده و خلاقانه تبدیل کند.در این مقاله مروری–توصیفی، هدف بررسی نقش هوش مصنوعی در بهبود تفکر خلاق و حل مسئله دانش آموزان در درس کاروفناوری است. این درس به دلیل ماهیت کاربردی و مهارتی خود، بستر مناسبی برای بهره گیری از فناوری های نوین به شمار می رود و هوش مصنوعی می تواند در این زمینه کارکردی ویژه داشته باشد.پژوهش های مختلف داخلی و خارجی نشان داده اند که الگوریتم های یادگیری ماشین و سیستم های تطبیقی مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند مسیر یادگیری هر دانش آموز را متناسب با نیازها، توانایی ها و علایق او تنظیم کنند. این ویژگی، به بروز خلاقیت و ارتقای توانایی حل مسئله کمک می کند. هوش مصنوعی با شبیه سازی موقعیت های واقعی، امکان تجربه و آزمایش بدون خطر را برای دانش آموزان فراهم می آورد. در نتیجه، فراگیران می توانند راه حل های متنوعی را بیازمایند، خطا کنند و بیاموزند؛ فرایندی که جوهره تفکر خلاق است. افزون بر این، هوش مصنوعی با ارائه بازخوردهای فوری و دقیق، به یادگیرندگان کمک می کند تا نقاط ضعف خود را تشخیص داده و بهبود دهند. چنین بازخوردهایی به رشد مهارت های خودتنظیمی و تفکر انتقادی نیز یاری می رساند. در زمینه آموزش کاروفناوری، ابزارهای هوش مصنوعی مانند نرم افزارهای طراحی هوشمند، دستیارهای آموزشی دیجیتال و شبیه سازهای خودکار، نقش مهمی در تحریک خلاقیت و حل مسائل فنی ایفا می کنند. دانش آموزان در تعامل با این ابزارها، از مصرف کننده دانش به تولیدکننده ایده تبدیل می شوند.مرور منابع نشان می دهد که استفاده از هوش مصنوعی آموزشی در کلاس های کاروفناوری، علاوه بر افزایش بهره وری آموزشی، منجر به تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به یادگیری می شود. آنان یادگیری را به صورت تجربه ای پویا و لذت بخش درک می کنند، نه تکلیفی تحمیلی.با این حال، موفقیت در به کارگیری هوش مصنوعی وابسته به آمادگی معلمان و زیرساخت های فناوری مدارس است. اگر معلمان به مهارت های دیجیتال مجهز نباشند، فناوری های پیشرفته نمی توانند تاثیر مطلوب خود را در پرورش خلاقیت و حل مسئله نشان دهند.همچنین باید به ابعاد اخلاقی و انسانی استفاده از هوش مصنوعی توجه شود. اتکای بیش از حد به الگوریتم ها ممکن است موجب کاهش تعامل انسانی در فرایند یادگیری شود، بنابراین حفظ تعادل بین فناوری و روابط انسانی ضروری است.نتایج مرور پژوهش ها بیانگر آن است که هوش مصنوعی آموزشی، اگر در چارچوبی هدفمند و خلاقانه مورد استفاده قرار گیرد، می تواند به ابزاری قدرتمند برای توانمندسازی دانش آموزان در یادگیری مهارت های قرن بیست ویکم تبدیل شود.در جمع بندی، می توان گفت که هوش مصنوعی در آموزش کاروفناوری نه تنها ابزار یادگیری، بلکه شریک خلاقیت است. بهره گیری هوشمندانه از این فناوری می تواند دانش آموزان را به متفکرانی خلاق، تحلیل گر و مسئله محور بدل کند. به طور کلی، این مقاله تاکید دارد که تلفیق هوش مصنوعی با روش های فعال تدریس، فرصت های تازه ای برای توسعه خلاقیت، حل مسئله و یادگیری عمیق در نظام آموزشی ایران فراهم می آورد.
نویسندگان
مهران نادری
دانشجوی کارشناسی پیوسته آموزش کار و فناوری