بررسی نقش خودکارآمدی هیجانی و سبک های شناختی در کاهش علائم افسردگی در دانشجویان

پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش خودکارآمدی هیجانی و سبک های شناختی در کاهش علائم افسردگی در دانشجویان انجام شد. افسردگی به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات روانی در جمعیت دانشجویی، می تواند عملکرد تحصیلی، روابط اجتماعی و سلامت روانی افراد را تحت تاثیر قرار دهد. در این راستا، خودکارآمدی هیجانی به عنوان توانایی فرد در درک، تنظیم و مدیریت هیجانات خود، و سبک های شناختی به عنوان شیوه های پردازش اطلاعات و تفسیر رویدادها، می توانند نقش مهمی در مقابله با علائم افسردگی ایفا کنند.جامعه آماری این پژوهش شامل ۱۰۰ دانشجوی دانشگاه های ایران بود که از طریق فضای مجازی و با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه خودکارآمدی هیجانی، پرسشنامه سبک های شناختی و پرسشنامه افسردگی بک بودند. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی و رگرسیون تحلیل شدند.نتایج نشان داد که خودکارآمدی هیجانی با علائم افسردگی رابطه منفی معنادار دارد؛ به طوری که دانشجویانی که توانایی بیشتری در مدیریت هیجانات خود دارند، علائم افسردگی کمتری تجربه می کنند. همچنین، سبک های شناختی مثبت (مانند سبک تحلیلی و منطقی) با کاهش علائم افسردگی مرتبط بودند، در حالی که سبک های شناختی منفی (مانند سبک مطلق نگر یا فاجعه انگار) با افزایش علائم افسردگی همراه بودند.این یافته ها بر اهمیت آموزش مهارت های هیجانی و شناختی در برنامه های مشاوره ای و روان درمانی دانشجویان تاکید دارند و می توانند به طراحی مداخلات موثر برای ارتقاء سلامت روانی در محیط های دانشگاهی کمک کنند.

کلیدواژه ها:

خودکارآمدی هیجانی ، سبک های شناختی ، افسردگی ، دانشجویان ، سلامت روان ، تنظیم هیجان ، سبک شناختی مثبت ، سبک شناختی منفی