بررسی رابطه بین هوش معنوی با تفکر انتقادی در دانش اموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان اقلید سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 33

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RTTCH04_2670

تاریخ نمایه سازی: 18 آبان 1404

چکیده مقاله:

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش معنوی و تفکر انتقادی در دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهرستان مشکین شهر در سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ بود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی-همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر این مقطع (۲۳۷۶ نفر) بود که با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران، ۳۳۱ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه هوش معنوی هیلدبرانت (۲۰۱۱) و پرسشنامه تفکر انتقادی کالیفرنیا (CCTST) استفاده شد که روایی و پایایی آن ها در پژوهش های پیشین تایید شده بود. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ۲۷ و آزمون های آماری کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد. نتایج نشان داد میانگین نمره هوش معنوی دانش آموزان برابر با ۸۵.۲ و میانگین نمره تفکر انتقادی آنان برابر با ۱۸.۷ بود. تمامی متغیرها توزیع نرمال داشتند (p > ۰.۰۵). بین هوش معنوی کل و تفکر انتقادی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد (r = ۰.۴۲, p = ۰.۰۰۱) و تمام ابعاد هوش معنوی با تفکر انتقادی ارتباط مثبت داشتند؛ به ویژه بعد آگاهی که بیشترین سهم را در پیش بینی مهارت های تفکر انتقادی داشت (β = ۰.۲۲, p = ۰.۰۰۱). نتایج رگرسیون نشان داد ابعاد هوش معنوی در مجموع ۲۲ درصد از واریانس تفکر انتقادی را تبیین می کنند. بر اساس این یافته ها، می توان نتیجه گرفت که تقویت ظرفیت های معنوی دانش آموزان می تواند تاثیر بسزایی در ارتقاء توانایی های تحلیلی و تصمیم گیری آنان داشته باشد و لازم است این ابعاد در برنامه های آموزشی مدارس مورد توجه قرار گیرند.

نویسندگان

مرضیه رستگار

کارشناس ارشد پژوهش هنر

فریبا میرسلیمانی

کارشناس جغرافیا

سمانه یونسی

کارشناسی ارشد طراحی و دوخت

صدیقه نعمت اللهی

کارشناس الهیات