بررسی رابطه بین آموزش فلسفه به کودکان بر میزان عزت نفس و تفکر انتقادی دانش اموزان شهر قزوین سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳

این پژوهش به بررسی رابطه بین آموزش فلسفه به کودکان و تاثیر آن بر میزان عزت نفس و تفکر انتقادی دانش آموزان شهر قزوین در سال تحصیلی ۱۴۰۴-۱۴۰۳ می پردازد. در دنیای امروز، پرورش مهارت های تفکر انتقادی و عزت نفس در کودکان به عنوان دو عامل کلیدی در موفقیت تحصیلی و اجتماعی آن ها شناخته می شود. آموزش فلسفه به کودکان می تواند به آن ها کمک کند تا توانایی تحلیل، استدلال و پرسشگری را در خود تقویت کنند و به این ترتیب، عزت نفس و اعتماد به نفس آن ها نیز افزایش یابد. این تحقیق با استفاده از روش های کمی و کیفی، به جمع آوری داده ها از دانش آموزان مقاطع مختلف در شهر قزوین می پردازد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه های استاندارد برای سنجش عزت نفس و تفکر انتقادی است که به دانش آموزان ارائه می شود. همچنین، مصاحبه های عمیق با معلمان و والدین نیز به منظور درک بهتر از تاثیر آموزش فلسفه بر این دو مولفه انجام خواهد شد. نتایج این پژوهش می تواند به درک عمیق تری از تاثیر آموزش فلسفه بر رشد اجتماعی و عاطفی کودکان کمک کند. همچنین، یافته های این مطالعه می تواند به معلمان و برنامه ریزان آموزشی در طراحی و بهبود برنامه های آموزشی کمک کند. در نهایت، هدف این تحقیق ارتقاء کیفیت آموزش و پرورش در شهر قزوین و افزایش توانمندی های شناختی و عاطفی دانش آموزان است. این پژوهش می تواند به عنوان یک الگو برای سایر شهرها و مناطق نیز مورد استفاده قرار گیرد.

کلیدواژه ها:

آموزش فلسفه به کودکان ، تفکر انتقادی ، عزت نفس