چگونه توانستم به وسیله هوش عاطفی بر پیشرفت دانش آموزانم تاثیر گذار باشم؟(روایت پژوهی)

هوش عاطفی مجموعه ای از توانایی های روانی می باشند که می تواند هوش عقلانی را در جهت مقصودش به کار گیرد. هوش هیجانی طی زمان رشد کرده و در طول زندگی تغییر می کند. آموزش و پرورش باید زمینه لازم را برای شکوفا کردن استعدادهای انسان فراهم نموده و شخصیت اجتماعی کودکان را شکل دهد. با مشاهده مشکلات هیجانی در بین دانش آموزان، باید هوش هیجانی تقویت شود. هدف از تقویت آن آگاهی از احساسات دانش آموزان برای غلبه بر مشکلات مختلف در جامعه است. برنامه ریزی برای برگزاری جلسات آموزش خانواده، فراهم کردن محیط و فضایی سرشار از احساس امنیت خاطر از جمله راه حل های موثر می باشند. در نهایت دانش آموزان یاد می گیرند که احساسات واقعی خود را بیان کرده و بشناسند؛ در قبال رفتار خود، احساس مسئولیت کنند؛ در مواجهه با مشکلات بهتر تصمیم بگیرند و دیگران را بهتر درک کنند. کودکانی که از نظر هیجانی سالم تر و باهوش ترند، یادگیرندگان بهتری بوده و مشکلات رفتاری کمتری دارند و درباره دیگران احساسات بهتری دارند. هوش عاطفی آموزش پذیر است و آموزش آن موجب شناخت خود و دیگران و کنترل هیجانات شده و یک نیاز در مدارس می باشد. مسئله تقویت هوش هیجانی موضوعی است که در رابطه با آن تجارب روایتی زیادی تدوین می گردد. همچنین در رابطه با موضوع موفقیت تحصیلی در دانش آموزان نیز می بایست از تجربیات تربیتی همکاران بهره مند شد. فرهنگیان و معلمان همواره تجارب روایتی خود را در این رابطه در معرض سایر همکاران این رشته قرار داده اند. در پژوهش عملی حاضر نیز تلاش شده است که این موضوع بیشتر و دقیق تر بسط داده شود. چرا که در نظر دارم این تجربه در اختیار همه همکاران قرار گیرد.