چالش های آموزش رسمی در بازتولید نابرابری های فرهنگی و اجتماعی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 41

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICMRE05_166

تاریخ نمایه سازی: 16 آبان 1404

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر با عنوان «چالش های آموزش رسمی در بازتولید نابرابری های فرهنگی و اجتماعی» به بررسی نقش نظام آموزشی در تداوم یا کاهش نابرابری های فرهنگی و اجتماعی می پردازد. هدف اصلی این تحقیق، تحلیل این مسئله است که چگونه ساختارها، سیاست ها و محتوای آموزش رسمی می توانند به صورت ناخواسته در بازتولید نابرابری های موجود در جامعه نقش داشته باشند. روش پژوهش، کتابخانه ای و توصیفی است و داده ها از طریق مطالعه و تحلیل منابع نظری، اسناد، مقالات علمی و گزارش های آموزشی داخلی و خارجی گردآوری شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که آموزش رسمی، علی رغم هدف اولیه خود مبنی بر ایجاد فرصت های برابر برای همه اقشار جامعه، در عمل گاه به بازتولید ساختارهای نابرابری فرهنگی و اجتماعی منجر می شود. این نابرابری ها در حوزه های گوناگون از جمله دسترسی به آموزش باکیفیت، محتوای آموزشی، زبان و فرهنگ مسلط، و حتی تعاملات درون مدرسه ای قابل مشاهده است. در بسیاری از موارد، برنامه های درسی و شیوه های آموزشی به جای توجه به تنوع فرهنگی و اجتماعی دانش آموزان، به تقویت ارزش ها و هنجارهای طبقات مسلط فرهنگی می پردازند. بدین ترتیب، گروه های فرودست از نظر فرهنگی و اقتصادی، در فرآیند آموزش کمتر دیده می شوند و فرصت برابر برای رشد و پیشرفت پیدا نمی کنند. نتایج پژوهش همچنین نشان می دهد که سیاست های آموزشی نابرابر، تمرکز منابع در مدارس شهری و برخورداری نامتوازن از امکانات آموزشی، از عوامل موثر در تداوم نابرابری ها محسوب می شوند. علاوه بر این، زبان رسمی آموزش و محتواهای درسی گاه موجب حاشیه نشینی فرهنگی برخی گروه ها می گردد و شکاف فرهنگی میان طبقات اجتماعی را تشدید می کند. با این حال، آموزش در صورت اصلاح ساختارها و رویکردها می تواند به عاملی برای کاهش نابرابری ها تبدیل شود. اتخاذ سیاست های آموزشی مبتنی بر عدالت فرهنگی، آموزش چندفرهنگی، و توسعه برنامه های آموزشی حساس به تفاوت های اجتماعی از جمله راهکارهایی است که می تواند نقش بازتولیدی نظام آموزش رسمی را به نقش بازتوزیعی و توانمندساز تبدیل کند. در مجموع، نتایج این مطالعه تاکید می کند که نظام آموزش رسمی باید از بازتولید نابرابری ها به سوی ارتقای عدالت آموزشی و فرهنگی حرکت کند و با اصلاح محتوای درسی، سیاست های آموزشی و رویکردهای تربیتی، زمینه تحقق جامعه ای عادلانه تر و برابرتر را فراهم آورد.

نویسندگان

مریم درخشنده

دانشجوی دکتری جامعه شناسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان

اصغر محمدی

دانشیار گروه جامعه شناسی، دانشگاه ازاد اسلامی، دهاقان