تحلیل نگرش های سیاست گذاران نسبت به کاربرد Alدر مدرسه
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 36
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
RRCONF01_2432
تاریخ نمایه سازی: 14 آبان 1404
چکیده مقاله:
ظهور و توسعه فزاینده هوش مصنوعی (AI) موجی از تحول را در تمامی بخش ها، از جمله نظام های آموزشی، آغاز کرده است. مدارس، به عنوان نهادهای اصلی تعلیم و تربیت، در آستانه پذیرش این فناوری ها برای شخصی سازی یادگیری، بهینه سازی مدیریت و ارتقاء کیفیت آموزشی قرار دارند. با این حال، پیاده سازی موفقیت آمیز AI از پتانسیل تا اجرا، مستلزم وجود یک چارچوب سیاست گذاری قوی و نگرش های حمایتی و آگاهانه در میان سطوح عالی سیاست گذاران است. این مقاله با هدف اصلی تحلیل و تبیین نگرش های موجود و در حال ظهور سیاست گذاران کلان آموزشی در ایران نسبت به ادغام، به کارگیری و حکمرانی هوش مصنوعی در محیط های مدرسه ای (از مقطع ابتدایی تا متوسطه) تدوین شده است. هدف ثانویه، شناسایی شکاف های سیاستی، ملاحظات اخلاقی و الزامات زیرساختی از منظر این تصمیم گیرندگان است.روش شناسی:این پژوهش با اتخاذ رویکرد تحلیلی-توصیفی، بر پایه تحلیل محتوای کیفی اسناد بالادستی، مصوبات شورای عالی آموزش و پرورش، بیانیه های رسمی مسئولین و گزارش های منتشر شده توسط نهادهای ذی ربط در ایران انجام پذیرفته است. داده ها از منابع متنی فارسی مرتبط با سیاست های دیجیتالی سازی، سند تحول بنیادین، و استراتژی های توسعه فناوری در بخش دولتی جمع آوری و با تمرکز بر مفاهیم کلیدی فرصت، چالش، اخلاق و زیرساخت، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها و تحلیل نگرش ها:تحلیل انجام شده نشان می دهد که نگرش سیاست گذاران ایرانی در قبال AI در مدرسه یک نگرش دوگانه و متوازن است که هم زمان ترکیبی از اشتیاق به نوآوری و احتیاط در اجرا را در بر می گیرد.نگرش های حمایتی (فرصت ها): عمده نگرش های مثبت بر پتانسیل هوش مصنوعی در زمینه هایی مانند:شخصی سازی محتوا و مسیرهای یادگیری برای پاسخگویی به تفاوت های فردی دانش آموزان.افزایش کارایی مدیریتی و کاهش بار اداری معلمان.تجهیز دانش آموزان به مهارت های آینده و کاهش فاصله بین نظام آموزشی و بازار کار.نگرش های محتاطانه (چالش ها): نگرانی های اساسی سیاست گذاران که منجر به احتیاط در برنامه ریزی شده اند، عمدتا شامل موارد زیر هستند:ملاحظات اخلاقی و حریم خصوصی: ترس از جمع آوری نامنظم داده ها، سوگیری های الگوریتمی که می توانند نابرابری های موجود را تشدید کنند، و لزوم حفظ کرامت انسانی در فرآیند یادگیری.شکاف زیرساختی و برابری آموزشی: نگرانی جدی در مورد توزیع ناعادلانه زیرساخت های فناوری (اینترنت و سخت افزار) در مناطق محروم و خطر بزرگ تر شدن شکاف دیجیتال.مقاومت فرهنگی و توانمندسازی معلم: اذعان به نیاز مبرم برای بازتعریف نقش معلم و فقدان برنامه های جامع برای آموزش و پذیرش این فناوری ها توسط نیروی انسانی موجود در مدارس.نتیجه گیری و پیامدها:نتیجه گیری مقاله حاکی از آن است که با وجود پذیرش کلی پتانسیل هوش مصنوعی توسط سیاست گذاران، فقدان یک نقشه راه عملیاتی، شفاف و دارای چارچوب اخلاقی بومی شده مهم ترین مانع در مسیر پیاده سازی موثر است. پیشنهاد می شود که تدوین یک سند ملی اخلاق و حکمرانی هوش مصنوعی در آموزش، همراه با سرمایه گذاری متمرکز بر توسعه زیرساخت در مناطق کم برخوردار و برنامه های گسترده توانمندسازی معلمان، باید در اولویت برنامه های سیاستی آینده قرار گیرد تا اطمینان حاصل شود که AI به جای تشدید نابرابری، به عنوان اهرمی برای ارتقاء عدالت و کیفیت آموزشی در مدارس ایران عمل می کند.
کلیدواژه ها:
هوش مصنوعی در آموزش .سیاست گذاری آموزشی.نگرش های سیاست گذاران.اخلاق در هوش مصنوعی. زیرساخت فناوری آموزشی.شخصی سازی آموزش.عدالت آموزشی.تحول دیجیتال.
نویسندگان
سیده مهناز صالحی شهر خفری
کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرستان خفر