تکرارپذیری به مثابه مفهومی زمینه مند: بازاندیشی در بحران تکرارپذیری علم
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 54
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_MTOD-31-123_006
تاریخ نمایه سازی: 13 آبان 1404
چکیده مقاله:
چکیده گستردهمقدمه و اهداف: تکرارپذیری (replicability) همواره یکی از شاخص های بنیادین در تمایز علم از دیگر اشکال شناخت تلقی شده است. این ایده که یک نتیجه علمی باید در شرایط مشابه توسط پژوهشگران مستقل بازتولید شود، به طور ضمنی پشتوانه اعتماد ما به یافته های علمی قرار گرفته است. باوجوداین، در دو دهه اخیر، افزایش گزارش هایی از شکست در تکرار نتایج پژوهش های معتبر، به ویژه در حوزه هایی چون روان شناسی، زیست پزشکی و علوم اجتماعی، نوعی بحران را در جامعه علمی دامن زده که به طور گسترده با عنوان «بحران تکرارپذیری» شناخته می شود.در این مقاله، باتکیه بر تحلیل فلسفی و بررسی مطبوعات، می کوشیم به بصیرتهای تازهای دست یابیم و تکرارپذیری را مفهومی واحد، جهان شمول و بی طرف در نظر نگیریم، بلکه آن را به مثابه مفهومی زمینه مند و ارزش محور در نظر گرفته و مبتنی بر آن به درک عمیقتر نسبت به آن برسیم. براساس این، دریافتهای جدیدی از آنچه امروز به عنوان «بحران» شناخته می شود، ارائه شد که بحران را درواقع حاصل نوعی ناهماهنگی میان انتظاراتی که در هر رشته از تکرار نتایج داریم و تعمیم نابه جای معیارهای خاص یک حوزه به کل علوم میداند. با توجه به این مسئله سعی کردیم الگوی جدیدی از بررسی شکلهای مختلف تکرار در حوزههای مختلف ارائه دهیم که طیفی از شکلهای تکرار رهنمونهای متناظری برای مدیریت پژوهشهای علمی در آن حوزه نیز پیشنهاد شد. این مقاله در پی آن است که با ارائه یک چهارچوب مفهومی تازه، امکان درک طیف گونه از تکرارپذیری و پیامدهای آن برای فلسفه علم و سیاست گذاری پژوهش علمی را فراهم آورد.روش: از اواسط قرن بیستم نقدهایی ناظر بر ایدئال علم عاری از ارزشها مطرح شد که در بسیاری از پژوهشهای علمی میزان شواهد مورد نیاز برای تایید یک نظریه بستگی به مولفههایی دارد که از ارزشها نشئت میگیرند. دستاوردهای جدید نشان می دهد پژوهشگر در بسیاری از مراحل فعالیت علمی از قضاوتهای ناخواستهای ناظر بر ارزشهای مختلف رهنمون میگیرد. در سالهای اخیر و با توسعه این دیدگاه ایدئال علم عاری از ارزشها طرفداران کمتری دارد و غالب متفکران تاثیرگذاری ارزشها در علم را اجتناب ناپذیر میدانند. این پژوهشها بیش از آنکه به وجود یا عدم وجود ارزشها در علم بپردازند، مسئلهای مبنی بر تفکیک میان ارزشهای مشروع و نامشروع در علم را در دستور کار قرار دادهاند تا جایی که از آن به «معیار جدید تمیز» در علم یاد میکنند. در این مقاله سعی بر آن داریم مبتنی بر رویکرد نقش ارزشها در علم پاسخهایی را مورد نقد و بررسی قرار دهیم که درباره ریشههای بحران تکرارپذیری ارائه شده است و در قسمت پایانی به تکرارپذیری به عنوان یک ارزش معرفتی در علم بپردازیم و این پرسش را مورد بررسی قرار دهیم که آیا تکرار را میتوان یک ارزش معرفتی جهانشمول در نظر بگیریم یا خیر؟نتایج: مطبوعات مطرح درباره بحران تکرارپذیری عمدتا در قالب دو دسته رویکرد قابل تقسیم بندی هستند: نخست، رویکردهایی آماری و روش شناختی هستند که تمرکز خود را بر نقص ها و محدودیت های ابزارهای آزمون علمی قرار داده اند؛ دوم، رویکردهای نهادی و جامعه شناختی هستند که نقش ساختارها و مشوق های بیرونی را در کاهش تکرارپذیری بررسی کرده اند. به طورکلی، سه عامل در بحران تکرارپذیری قابل احصاست. دو مورد آن به روششناسی آماری پژوهش علمی بازمی گردد که با بررسی این دو مورد یافتههایی مبنی بر نقد این تحلیلها مطرح و همچنین نشان داده شد انتخاب میزان معیار معناداری آماری و مقدار احتمال پیشین هر کدام میتواند مبتنی بر برخی مولفههای ارزشی تاثیرپذیری داشته باشند.مورد سوم در ریشههای بحران سوگیری به انحا مختلف متعاقب تاثیرگذاری نهادهای علمی، جامعه است. طبق نظر همه پژوهشگرانی که اشاره شد، قطعا سوگیری سهمی در تقویت مسئله تکرارپذیری دارد؛ ولی باید به نحوه اثرگذاری این سوگیری نیز توجه داشت. به طورکلی، سوگیری یا سبب انحرافی در بخش معرفتی فعالیت علمی دانشمند میشود و یا در انتشار پژوهش انحرافاتی ایجاد میکند. به طورکلی، این رویکرد به درستی بر اثرات ساختاری، انگیزشی و نهادی در تولید علم تاکید دارد؛ اما اغلب به تحلیل های انتزاعی از مفهوم تکرارپذیری نمی پردازد. در نتیجه، راه حل های آن معمولا ناظر به سیاست گذاری یا اصلاحات نهادی اند و تحلیل های مفهومی یا فلسفی برای تکرارپذیری ارائه مینماید.بحث و نتیجه گیری: تحلیل های این مقاله نشان می دهد بحران تکرارپذیری، برخلاف ظاهر آن، الزاما نشانه ای از زوال علم یا فروپاشی روش علمی نیست؛ بلکه ریشه های عمیق تری دارد که به درک نادقیق از ماهیت تکرارپذیری، فقدان توجه به تفاوت های میان رشته ای، و تسلط نوع خاصی از معرفت شناسی علمی بر ارزیابی اعتبار پژوهش ها بازمی گردد. درواقع، آنچه بحران می نماید، در بسیاری موارد نتیجه تعمیم نابه جای معیارهای خاص یک حوزه (مثلا فیزیک آزمایشگاهی) به حوزه هایی کاملا متفاوت (مانند روان شناسی یا انسان شناسی) است. با تکیه بر چهارچوب زمینه مند این مقاله، می توان ادعا کرد که تکرارپذیری نه یک معیار همگانی و صلب، بلکه یک سازه متغیر، وابسته به نوع علم، هدف پژوهش، زمینه فرهنگی، و انتظارات نهادی است. بنابراین، بازاندیشی در این مفهوم می تواند به کاهش دوگانه انگاری سطحی (برای مثال علم خوب = تکرارپذیر / علم بد = غیرقابل تکرار) کمک کند، امکان پذیری یک «معرفت شناسی تطبیقی» که به جای تلاش برای وحدت گرایی، به تمایزها احترام بگذارد را تقویت میکند و رهنمونهای علمی واقع گرایانه تری برای اعتبارسنجی پژوهش ها پیشنهاد دهد. همان گونه که ما در این پژوهش با معرفی طیف تنوع اشکال تکرار در چند محور، پیشنهاد تجویز طیفی از سیاستهای کنترلی و تنظیمی متناظر با هر سطح را دادیم. استفاده از این چهارچوبها میتواند به پژوهشگران، داوران مقالات و نهادهای فعال در حوزه علم یاری دهد تا ملاحظات معطوف به مسئله تکرارپذیری و افزایش اعتبار دستاوردها را ناظر به موقعیت هر حوزه علمی افزایش دهند. نهادهای علمی میتوانند با تعیین راهبردها و ایجاد زیرساخت هایی که تکرارپذیری را زمینهمند میبینند، به طراحی راهنماها و شاخص های ارزیابی متناسب با هر حوزه (مطابق سه محور کنترل، پویایی و هدف) به سیاست گذاران کمک کنند تا از اجبار استانداردهای یکسان به همه رشته ها خودداری کنند. استفاده از چهارچوب طیفی در داوران مقالات برای درک زمینه پژوهش ارسالی و قضاوت واقع بینانه درباره تکرارپذیری نیز میتواند سودمند باشد.تقدیر و تشکر: پژوهشگران بر خود لازم میدانند از تمامی استادانی که آنها را در انجام این پژوهش یاری کرده اند، کمال تقدیر و تشکر را داشته باشند.تعارض منافع: در این پژوهش هیچگونه تعارض منافعی وجود نداردجدول ۱. طیف گونههای مختلف تکرار در سه محور کنترل، پویایی و هدفمحورموقعیت آغاز طیفموقعیت میانه طیفموقعیت پایان طیفکنترلکنترل دقیق متغیرها؛ آزمایش های با پروتکل ثابتکنترل نسبی متغیرها با ترکیب قواعد و انعطاف پذیریکنترل اندک؛ متغیرهای پیچیده و کمتر قابل پیش بینیپویاییسیستم های ایستا و قابل پیش بینیسیستم های نیمه پویا با پیچیدگی متوسطسیستم های کاملا پویا و پیچیدههدفتایید و اثبات نتایج موجودترکیب تایید و کشف نتایج جدیدکشف و اکتشاف نتایج یا پدیده های نو جدول ۲. شاخص های موقعیت یابی پژوهش ها در چارچوب طیفی سه محورهمحورپرسش شاخصمعیارهای ممکنکنترلتا چه اندازه امکان کنترل دقیق بر متغیرها وجود دارد؟- وجود پروتکل های دقیق آزمایشگاهی- توان بازسازی شرایط محیطی- نقش دخالت انسانیپویاییآیا موضوع مطالعه ماهیتی پویا و وابسته به متغیرهای غیرقابل پیش بینی دارد؟- تشریح ملاحظات راجع به مولفههای ناشناخته و غیرقابل محاسبههدفهدف اصلی تکرار چیست؟- آزمون مجدد نتایج (تایید)- توسعه ایده قبلی (تلفیقی)- گشودن افق های جدید (اکتشافی)
کلیدواژه ها:
نویسندگان
محسن شیریان
دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
مصطفی تقوی
دانشیار گروه فلسفه علم، دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :