بررسی خودشناسی در مثنوی مولوی و تطبیق آن با خودشناسی در مبانی نظریه روانکاوی فروید
محل انتشار: اولین همایش بین المللی پژوهش در عصر نوین
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 34
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
IECME01_808
تاریخ نمایه سازی: 11 آبان 1404
چکیده مقاله:
در طول تاریخ نظریه های فروید از اصلی ترین نظریات در خصوص روان شناختی تلقی شده است. فروید، تصورات گوناگونی از خودشناسی داشت و نظریات مهمی در این ارتباط داشته که بهره گیری از نظریات او در واکاوی آثار شاعران، راه گشا می باشد، بنابراین با توجه به موارد گفته شده هدف این پژوهش بررسی خودشناسی در مثنوی مولوی و تطبیق آن با خودشناسی در مبانی نظریه روانکاوی فروید است. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نشان داده شد که آرای جلال الدین محمد بلخی، در مورد طبیعت بشر با فرضیه های زیگموند فروید، روان شناس اتریشی، قابل مقایسه است. یعنی جدال بین فرشته و حیوان و کشتن نفس اماره در عرفان شرقی قابل مقایسه با جنگ بین "سوپرایگو" و "اید" و سرکوب "اروس" در فرویدیم اروپایی است، با این تفاوت که سرکوب کامل "اید" و کشتن "نفس اماره"، از نظر فروید، نه مایه ی رستگاری، بلکه سرچشمه ی بیماری است.
نویسندگان
شهلا گرامی
اموزش و پرورش گچساران