تربیت عاطفی و نقش فناوری در تقویت یا تضعیف آن

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 32

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NHLECONF01_861

تاریخ نمایه سازی: 11 آبان 1404

چکیده مقاله:

در جهان معاصر که فناوری با شتابی فزاینده در تمام ابعاد زندگی بشر نفوذ کرده است، نظام های آموزشی نیز به شدت تحت تاثیر تحولات فناورانه قرار گرفته اند. در میان این تحولات، مسئله ی «تربیت عاطفی» به عنوان یکی از بنیادین ترین ابعاد تعلیم و تربیت انسانی، با چالشی دوگانه مواجه شده است؛ از یک سو، فناوری می تواند ابزار توانمندسازی، همدلی، آگاهی هیجانی و ارتباطات عمیق تر میان معلم و دانش آموز را فراهم آورد، و از سوی دیگر، خطر از خودبیگانگی، کاهش تعامل انسانی، و سردی روابط آموزشی را به همراه دارد. این مقاله با هدف واکاوی نقش فناوری های نوین، به ویژه هوش مصنوعی، شبکه های اجتماعی آموزشی و واقعیت مجازی در تقویت یا تضعیف تربیت عاطفی دانش آموزان تدوین شده است. در این پژوهش، ابتدا مفهوم تربیت عاطفی به عنوان فرایندی که بر رشد شناختی، هیجانی و اخلاقی دانش آموز اثر متقابل دارد، مورد تحلیل قرار گرفته و سپس چگونگی مداخله فناوری در این فرایند بررسی می شود. فناوری می تواند از طریق محیط های تعاملی چندرسانه ای، شبیه سازیموقعیت های هیجانی و آموزش مبتنی بر تجربه، زمینه ی تقویت درک هیجانات و همدلی را فراهم کند. برای مثال، پلتفرم های آموزش مبتنی بر واقعیت افزوده می توانند دانش آموز را در موقعیت های واقعی قرار دهند تا احساسات دیگران را بهتر درک کند. از سوی دیگر، وابستگی بیش از حد به ابزارهای دیجیتال ممکن است به تضعیف روابط انسانی، کاهش فرصت هایگفت وگوی عاطفی چهره به چهره و رشد نوعی «هوش سرد آموزشی» منجر شود. در این میان، نقش معلم به عنوان تنظیم گر هیجانی و تسهیل گر یادگیری انسانی، حیاتی تر از گذشته می گردد؛ زیرا در نبود ارتباط انسانی اصیل، هیچ فناوری ای قادر به جایگزینی تربیت عاطفی واقعی نخواهد بود. یافته های نظری مقاله نشان می دهد که فناوری به خودی خود نه عامل تهدید است و نه تقویت، بلکه نحوه یبه کارگیری و جهت گیری تربیتی آن تعیین کننده ی پیامدهای اخلاقی و عاطفی اش خواهد بود. اگر استفاده از فناوری بر پایه ی اصول انسان محور، آموزش هیجانی، و احترام به کرامت یادگیرنده طراحی شود، می تواند موجب رشد خودآگاهی، تقویت همدلی و شکل گیریجامعه ایاخلاقی تر گردد. اما چنانچه این ابزارها صرفا برای تسریع فرایندهای شناختی یا کنترل رفتاری به کار روند، نتیجه چیزی جز فرسایش عاطفی، بی تفاوتی هیجانی و گسست ارتباطی میان نسل ها نخواهد بود. در نهایت، مقاله نتیجه می گیرد که تربیت عاطفی در عصر فناوری نیازمند بازتعریف نقش انسان در نظام آموزشی است. معلمان باید از مهارت های هوش هیجانی و سواد دیجیتال برخوردار باشند تا بتوانند میان فناوری و احساس انسانی تعادل برقرار کنند. مدارس آینده باید فضاهایی باشند که در آن فناوری در خدمت انسان و رشد عاطفی او قرار گیرد، نه برعکس. بدین ترتیب، می توان به الگویی از آموزش انسانی فناورانه دست یافت که در آن علم و احساس، منطق و عشق، در کنار هم مسیر یادگیری را روشن می سازند.

نویسندگان

عامر کرد انجرکی

کارشناسی آموزش ابتدایی

ابوالفضل مومن کیخا

کاردانی آموزش ابتدایی

مرضیه دیمیر نارویی

کاردانی آموزش ابتدایی

علیرضا دشتی زاده

کاردانی آموزش ابتدایی