بازآفرینی انسان تراز انقلاب باتکیه بر علوم شناختی و ادراکی

با نقش فزاینده فناوری و اضافه بار اطلاعات، توانایی های شناختی فردی دیگر وجود نخواهد داشت برای اطمینان از تصمیم گیری آگاهانه و به موقع که منجر به مفهوم جدید جنگ شناختی می شود، کافی است که در سال های اخیر به یک اصطلاح تکراری در اصطلاحات نظامی تبدیل شده است. جنگ شناختی یک چالش موذی ایجاد می کند. به صورت تدریجی و ظریف درک و واکنش های معمولی نسبت به رویدادها را مختل می کند، اما با اثرات مضر قابل توجهی در طول زمان خود را پدیدار می سازد. از فرد گرفته تا دولت ها و سازمان های چندملیتی؛ از فن های اطلاعات نادرست تغذیه می کند و تبلیغاتی باهدف فرسودگی روانی گیرنده های اطلاعات را شامل می شود. در درجات مختلف، آگاهانه یا ناخودآگاه و دانش بسیار ارزشمندی را در جامعه به ویژه ارائه می دهد و همه به آن کمک می کنند از جمله جوامع باز، مانند جوامع غربی و سپس این دانش می تواند به راحتی مورداستفاده قرار گیرد. امروزه دشمنان وسیله ای برای دورزدن میدان جنگ سنتی با نتایج راهبردی قابل توجهی هستند که ممکن است برای دگرگونی بنیادی جوامع استفاده می شود. ابزار جنگ اطلاعاتی به همراه افزودن "سلاح های عصبی" به آینده می افزاید دیدگاه های فناورانه، نشان می دهد که میدان شناختی یکی از میدان های نبرد فردا خواهد بود. این چشم انداز با پیشرفت های سریع NBICها (نانوفناوری، بیوتکنولوژی، فناوری اطلاعات و علوم شناختی) و درک مغز. دارای فرصت ها و تهدیدهای فراوانی است. در حال حاضر سرمایه گذاری زیادی روی این فناوری های جدید انجام داده است.

کلیدواژه ها:

جنگ شناختی ، فضای مدرن ، روان شناسی ، جوامع امروزی