پلیس هوشمند و حکمرانی شناختی در عصر هوش مصنوعی: الزامات گام دوم انقلاب اسلامی در مدیریت جنگ شناختی

بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، با تاکید بر افق «ایران قوی»، نهادهای کشور را به آمادگی در برابر تهدیدات نوین فرامی خواند. در این میان، «جنگ شناختی» به عنوان یکی از پیچیده ترین این تهدیدات، باهدف قراردادن ادراک و باورهای جامعه، مستقیما امنیت ملی را به چالش می کشد. این پژوهش باهدف ارائه یک چارچوب راهبردی برای نقش آفرینی پلیس در این عرصه نوین، به بررسی دوگانگی «هوش مصنوعی» به عنوان یک فرصت بی بدیل برای پلیس و یک سلاح کارآمد در دست دشمنان می پردازد. این تحقیق با بهره گیری از روش کیفی - اکتشافی فراترکیب و تحلیل تماتیک بازتابی بر روی ۶۵ منبع علمی معتبر به استخراج پنج مضمون سازمان دهنده کلیدی (چالش ها، فرصت ها، الزامات، راهبردها، و آینده پژوهی) و یک مضمون فراگیر (گذار از دکترین کنترل فیزیکی به حکمرانی شناختی) محوری دست یافت. یافته ها نشان می دهد که موفقیت پلیس هوشمند در گرو توازن میان نوآوری فناورانه و مسئولیت پذیری اجتماعی - حقوقی است. این پژوهش با ارائه یک مدل مفهومی یکپارچه، نقشه راه این گذار پارادایم را ترسیم می کند و نتیجه می گیرد که پلیس آینده برای تحقق اهداف گام دوم انقلاب، باید از یک نهاد مجری قانون به یک بازیگر فعال در عرصه تولید و مدیریت روایت تبدیل شود. این تحول، مستلزم توسعه زیرساخت های بومی، بازنگری در قوانین و توانمندسازی سرمایه انسانی در تراز یک «پلیس تمدن ساز» است.

کلیدواژه ها:

جنگ شناختی ، هوش مصنوعی ، گام دوم انقلاب ، پلیس هوشمند ، امنیت شناختی