واکاوی دلایل بازماندن از تحصیل در میان دانش اموزان رویکردی اجتماعی اقتصادی

بازماندن از تحصیل یکی از چالش های جدی نظام های آموزشی در بسیاری از جوامع در حال توسعه است که نه تنها فرصت های فردی را محدود می سازد، بلکه در بلندمدت مانعی برای توسعه پایدار و عدالت اجتماعی به شمار می رود. این مقاله با رویکردی اجتماعی-اقتصادی به بررسی علل و عوامل موثر بر بازماندن از تحصیل در میان دانش آموزان می پردازد. پژوهش حاضر با بهره گیری از منابع نظری و داده های میدانی، نقش عواملی چون فقر اقتصادی، اشتغال کودکان، سطح تحصیلات والدین، فاصله مکانی مدارس، تبعیض جنسیتی و کیفیت خدمات آموزشی را در ترک تحصیل دانش آموزان تحلیل می کند. یافته ها نشان می دهند که فقر و نابرابری های اجتماعی، در تعامل با ساختارهای نهادی ناکارآمد، بیشترین تاثیر را در بازتولید چرخه بازماندن از تحصیل دارند. در پایان، راهکارهایی در زمینه سیاست گذاری آموزشی، حمایت های اجتماعی، و بهبود دسترسی به آموزش با کیفیت ارائه شده است. هدف این پژوهش، فراهم سازی زمینه ای برای مداخلات موثرتر در جهت کاهش نرخ بازماندگی از تحصیل و ارتقاء عدالت آموزشی است.

کلیدواژه ها:

بازماندگی از تحصیل ، فقر ، عوامل اجتماعی-اقتصادی ، عدالت آموزشی ، سیاست گذاری آموزشی