یادگیری تفسیری و چگونگی تقویت مهارت های تفکر انتقادی و حل مسئله

در جهان معاصر، نیاز به پرورش مهارت های تفکر انتقادی و حل مسئله به عنوان شایستگی های کلیدی برای موفقیت فردی و اجتماعی بیش از پیش احساس می شود. آموزش های سنتی که بر حفظیات و انتقال یک سویه دانش تمرکز دارند، در پاسخ به این نیاز ناکارآمد جلوه می کنند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر یادگیری تفسیری بر ارتقای مهارت های تفکر انتقادی و حل مسئله انجام شد. اهداف فرعی مطالعه شامل شناسایی نقش یادگیری تفسیری در تحلیل اطلاعات، ارتقای خلاقیت، مقایسه عملکرد یادگیرندگان در دو رویکرد تفسیری و سنتی، و ارائه راهکارهای ادغام این شیوه در آموزش رسمی بود. روش پژوهش توصیفی–تحلیلی و مبتنی بر تحلیل محتوای کتابخانه ای منابع معتبر داخلی و خارجی بود. تحلیل یافته ها نشان داد که رویکرد تفسیری موجب تقویت پرسشگری عمیق، دقت در ارزیابی و انعطاف پذیری ذهنی می شود و در مقایسه با آموزش سنتی، به بهبود سرعت و کیفیت حل مسائل پیچیده کمک می کند. همچنین، تدوین راهکارهایی چون توانمندسازی معلمان، اصلاح محتوا، تغییر ارزشیابی، بهره گیری از فناوری و بومی سازی مدل ها برای اجرای موفق این رویکرد ضروری است.

کلیدواژه ها:

یادگیری تفسیری ، تفکر انتقادی ، حل مسئله ، آموزش سنتی ، نوآوری آموزشی