نقش متغیرهای روان شناختی و اجتماعی در بازماندن از تحصیل دانش آموزان

بازماندن از تحصیل یکی از چالش های اساسی نظام های آموزشی در جوامع مختلف است که پیامدهای منفی فراوانی بر فرد و جامعه به همراه دارد. این پژوهش با هدف بررسی نقش متغیرهای روان شناختی و اجتماعی در بازماندن از تحصیل دانش آموزان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه های استاندارد مرتبط با عوامل روان شناختی (مانند انگیزه تحصیلی، اضطراب، خودکارآمدی) و عوامل اجتماعی (مانند حمایت خانواده، وضعیت اقتصادی، روابط همسالان) جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که هر دو دسته متغیرهای روان شناختی و اجتماعی به طور معناداری در بازماندن از تحصیل نقش دارند، به طوری که کاهش انگیزه و حمایت اجتماعی ناکافی، از مهم ترین عوامل موثر محسوب می شوند. این یافته ها می تواند راهنمای مناسبی برای طراحی برنامه های پیشگیرانه و مداخلات آموزشی باشد تا نرخ بازماندن از تحصیل کاهش یابد.

کلیدواژه ها:

روانشناختی ، بازماندن از تحصیل ، دانش آموزان