تحلیل بازنمایی عشق در داستان نویسی ایران در دهه هشتاد

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 21

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ABUCONPA19_354

تاریخ نمایه سازی: 9 آبان 1404

چکیده مقاله:

این پژوهش به تحلیل و واکاوی مفهوم و بازنمایی «عشق» در ادبیات داستانی ایران در دهه هشتاد خورشیدی می پردازد. دهه هشتاد، به دلیل تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی گسترده پس از دوره اصلاحات، بستری منحصر به فرد برای دگرگونی در نگرش ها و بازنمایی های ادبی فراهم آورد. این مقاله با اتکا به روش تحقیق کیفی، مبتنی بر تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان، به بررسی آثار شاخص داستانی این دوره، از جمله «چراغ ها را من خاموش می کنم» اثر زویا پیرزاد، «روی ماه خداوند را ببوس» نوشته مصطفی مستور، «لب تیغ» از حسین سناپور و «پرنده من» اثر فریبا وفی می پردازد. مسئله اصلی پژوهش این است که عشق در داستان های این دهه چگونه از الگوهای سنتی و رمانتیک پیشین فاصله گرفته و به مثابه پدیده ای پیچیده، شهری، فردگرا و بحران زده بازنمایی می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد که عشق در این دوره به شدت تحت تاثیر مفاهیمی چون فردگرایی، بحران هویت، آپارتمان نشینی، عاملیت زنانه و اضطراب های شهری قرار دارد. عشق دیگر صرفا یک احساس رمانتیک متعالی نیست، بلکه به میدانی برای مذاکره بر سر هویت فردی و اجتماعی، جستجوی معنا در جهانی مدرن و واکنشی به فشارهای اجتماعی تبدیل شده است. این بازنمایی نوین، آینه ای از گذار جامعه ایران از ساختارهای سنتی به سوی مناسبات مدرن و چالش های ناشی از آن است.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

فاطمه حاج حسن معمار

۱فارغ التحصیل کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه پیام نور. تهران. ایران

الهام پورباقری

۲فارغ التحصیل کارشناسی فیزیک، دانشگاه شهید بهشتی. تهران. ایران

زهرا سردارآبادی

۳فارغ التحصیل کارشناسی مطالعات اجتماعی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی. تهران. ایران

بی بی معصومه سیاح

۴فارغ التحصیل کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی. تهران. ایران