تحلیل جامعه شناختی تغییر نقش خانواده در جامعه ی مدرن از دیدگاه نظریه های علوم اجتماعی

در دهه های اخیر، خانواده به عنوان یکی از بنیادی ترین نهادهای اجتماعی تحت تاثیر فرایندهای مدرنیته، جهانی شدن و تحولات فرهنگی دچار تغییرات بنیادین شده است. این مقاله با هدف تحلیل جامعه شناختی این تغییرات، با تکیه بر نظریه های عمده علوم اجتماعی، به بررسی دگرگونی نقش ها و کارکردهای خانواده در جامعه مدرن می پردازد. از دیدگاه کارکردگرایی، خانواده همچنان نقش وحدت بخش و اجتماعی ساز دارد؛ اما نظریه پردازان مارکسیست و فمینیست آن را فضایی برای بازتولید نابرابری می دانند. نظریه کنش متقابل نمادین تاکید می کند که معنا و تعاملات درون خانواده در عصر مدرن دگرگون شده اند، و دیدگاه گیدنز به تحول روابط خانوادگی بر اساس انتخاب، اعتماد و ارتباطات باز در مدرنیته متاخر اشاره دارد. این پژوهش نشان می دهد که خانواده مدرن نه یک ساختار ثابت، بلکه یک فرایند پویا و دائما در حال بازتعریف است که انعطاف پذیری آن در مواجهه با فشارهای بیرونی، کلید بقای اجتماعی آن محسوب می شود.

کلیدواژه ها:

خانواده ، جامعه مدرن ، نقش اجتماعی ، تغییر نقش ها ، نظریه های جامعه شناسی ، کارکردگرایی ، مارکسیسم ، فمینیسم ، کنش متقابل نمادین ، گیدنز