ناهماهنگی هیجانی بین معلم و دانش آموز در کلاس های چند پایه

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 48

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NHLECONF01_586

تاریخ نمایه سازی: 5 آبان 1404

چکیده مقاله:

ناهماهنگی هیجانی (Emotional Dissonance) در محیط های آموزشی چندپایه، پدیده ای پیچیده و نسبتا مغفول در پژوهش های آموزشی ایران است که از تعاملات ناهم زمان، تفاوت سنی، نیازهای شناختی متفاوت و فشار نقش معلم نشات می گیرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی تحلیلی-مروری عوامل موثر بر شکل گیری ناهماهنگی هیجانی بین معلمان و دانش آموزان کلاس های چندپایه و تبیین پیامدهای آن بر فرایند یاددهی–یادگیری است. روش پژوهش به شیوه ی مروری تحلیلی، با رویکرد کیفی-تطبیقی انجام شده و داده ها از طریق تحلیل ۴۴ اثر علمی (مقالات فارسی و انگلیسی بین سال های ۱۳۹۰ تا ۲۰۲۴) از پایگاه های SID، Magiran، NoorMags، ERIC و Springer استخراج گردید. تحلیل مضامین نشان داد که ناهماهنگی هیجانی بیش از هر عامل دیگری ناشی از تعارض نقش عاطفی معلم، فشارهای اقتضایی چندپایه بودن، و کمبود سواد هیجانی معلمان است (رحمتی و همکاران، ۱۳۹۸؛ Jennings & Greenberg, ۲۰۰۹). این ناهماهنگی، در سه بعد نمود می یابد: (۱) هیجان های سرکوب شده در تعاملات آموزشی، (۲) ادراک منفی از عدالت عاطفی میان دانش آموزان، و (۳) اختلال در هم تنظیمی هیجانی متقابل. بر اساس یافته ها، تداوم این وضعیت به کاهش تعلق عاطفی نسبت به کلاس، افزایش فرسودگی هیجانی معلم و تضعیف اعتماد متقابل منجر می شود (موسوی، ۱۴۰۰؛ Sutton et al., ۲۰۱۶). نتیجه گیری نشان می دهد که بازآفرینی تعادل هیجانی در کلاس های چندپایه، مستلزم آموزش مهارت های خودتنظیمی عاطفی به معلمان، طراحی تعامل های گروهی چندسطحی، و تلفیق عناصر مبانی روان شناسی مثبت در ساختار تدریس است. این مقاله با ارائه ی مدلی تلفیقی از دیدگاه باندورا و نظریه خودتنظیمی گروس، چارچوب نظری مناسبی برای راهکارهای مداخله ای در مدیریت هیجانات آموزشی چندپایه فراهم می آورد.

نویسندگان

علیرضا رازمند

کارشناسی آموزش ابتدایی

فاطمه شیرکانی

فوق لیسانس روانشناسی عمومی

فاطمه امین پور

کارشناسی راهنمایی و مشاوره

اطهر عباسیان

کارشناسی ارشد آموزش ریاضی