نسبت گفتمان پساتوسعه و الهیات اسلامی محیط زیست
محل انتشار: مجله جامعه و محیط زیست، دوره: 2، شماره: 1
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 74
فایل این مقاله در 35 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JSN-2-1_003
تاریخ نمایه سازی: 4 آبان 1404
چکیده مقاله:
از زمانی که اندیشه «رام کردن طبیعت» از فرانسیس بیکن، روح غالب ادبیات نوسازی و توسعه در دنیا شد، مفهوم «طبیعت»، به عنوان یک مقوله فرهنگی بزرگ به موضوعی مادی و کوچک در حد منابع طبیعی آن هم در خدمت رفاه زندگی انسان تنزل یافت. در چنین گفتمانی، مفهوم طبیعت به «محیط زیست» فروکاسته شد. امروزه این نوع نگاه ابزارگرایانه و تصرف خواهانه در طبیعت مورد انتقاد قرار گرفته است و ادعا می شود معانی فرهنگی و معنوی از دست رفته طبیعت، توان بازآفرینی و هستی بخشی به محیط زیست نوین را دارند. اندیشمندان موسوم به «پساتوسعه» و اندیشه های حول «الهیات محیط زیست» با خاستگاه های متفاوت، چنین منظری به مقوله طبیعت و محیط زیست دارند. پساتوسعه به عنوان پادگفتمانی برای توسعه، ریشه بحران محیطزیست را در توسعه جستجو می کند. در کنار آن الهیات محیط زیست از جمله الهیات اسلامی، بحران معنوی و جهان بینی انسانی را از نوع نگاه ابزارگرایانه به طبیعت متاثر می داند. هدف این مقاله بررسی نقاط اشتراک و افتراق دیدگاههای پساتوسعه برآمده از ادبیات پساساختارگرایی و الهیات اسلامی مبناگرا و راه حل های آن ها برای کاهش بحران های زیست محیطی و درنهایت پیوند آن ها برای حل بهتر بحران ها و دوری از رویکرد صرفا ابزاری و مهندسی است. رویکرد مقاله، توصیفی_ تحلیلی است که تلاش می کند نشان دهد هریک از این دیدگاهها، دارای ظرفیتها و اندیشه های های تازه برای حفظ محیط زیست هستند و با پیوند آن ها می توان در کنار استفاده از علوم مهندسی، طبیعت گرایی بومی و فرهنگی را رونق داد و اندیشه بوم شناختی خاموش و از جان افتاده جوامع محلی را بیدار کرد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
موسی عنبری
استاد گروه توسعه اجتماعی، دانشکده علوم اجتماعی، دانشگاه تهران، ایران
محمد مهدی زاده اردکانی
دانش آموخته دکتری جامعه شناسی توسعه اجتماعی-روستایی، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تهران، ایران