بررسی و تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ی اول دبستان با تاکید بر میزان انطباق آن با اهداف تربیتی و آموزشی برنامه ی درسی ملی

در سال های اخیر، تحلیل و بهبود محتوای کتاب های درسی دوره ی اول دبستان با تاکید بر انطباق آن ها با اهداف تربیتی و آموزشی برنامه ی درسی ملی، به یکی از دغدغه های اصلی در حوزه تعلیم و تربیت و سیاست گذاری آموزشی تبدیل شده است. پژوهش ها نشان می دهند که کتاب های درسی، به عنوان ابزار اصلی انتقال دانش و مهارت های پایه ای، می توانند نقش مهمی در شکل دهی به مهارت های شناختی، عاطفی و اجتماعی دانش آموزان داشته باشند (رضایی، ۱۳۹۰؛ کاکوجویباری و سرایی، ۱۳۹۴). مطالعات تحلیلی، از جمله بررسی تغییرات کتاب ریاضی و علوم پایه اول ابتدایی، نشان داده اند که انطباق محتوای آموزشی با اهداف برنامه درسی ملی می تواند به بهبود کارایی آموزشی و تحقق اهداف تربیتی کمک کند (صالحی عمران، عابدینی بلترک و مهرعلیتبار فیروزجایی، ۱۳۹۹). همچنین، تحقیقات اخیر در حوزه تحلیل محتوای کتب فارسی و علوم، تاکید دارند که توجه به نیازهای روان شناختی و مهارت های اجتماعی کودکان، همراه با برنامه ریزی محتوایی مبتنی بر استانداردهای ملی، باعث ارتقای انگیزه یادگیری و رشد همه جانبه دانش آموزان می شود (یزدانی و حسنی، ۱۳۹۰). بنابراین، چالش اصلی در بهبود کتاب های درسی، نه تنها تولید محتوای آموزشی مناسب، بلکه طراحی چارچوب های تحلیلی و ابزارهای سنجش انطباق محتوایی، آموزش معلمان و بازخورد مستمر مبتنی بر شواهد علمی است. اتخاذ سیاست ها و برنامه های اصلاح محتوای کتاب های درسی، نقش مهمی در ارتقای کیفیت آموزش و تربیت دانش آموزان دوره ابتدایی دارد.