تحلیل خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه پیرامون دنیا، فناپذیری انسان و آمادگی برای آخرت با رویکردی کاربردی در آموزش شهروندان هنگام مراجعه به آرامستان ها
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 12
فایل این مقاله در 40 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HSPC22_171
تاریخ نمایه سازی: 3 آبان 1404
چکیده مقاله:
زمینه و هدف: مدیریت آرامستان ها در خدمات شهری، فراتر از یک وظیفه لجستیکی، مستلزم مواجهه با عمیق ترین بحران های روحی–اجتماعی شهروندان، یعنی سوگ و اضطراب مرگ است. با وجود اهمیت آموزه های دینی در فرهنگ ایرانی–اسلامی، فقدان یک چارچوب کاربردی برای تبدیل مفاهیم غنی الهیاتی به محتوای آموزشی قابل ارائه به شهروندان در محیط آرامستان، به وضوح مشهود است. پژوهش حاضر با هدف تدوین چنین چارچوبی، به تحلیل دقیق مضامین نهج البلاغه پیرامون دنیا، فناپذیری انسان و معاد پرداخته تا راهکارهای عملی برای ارتقای اندیشه مرگ اندیشی در میان شهروندان هنگام حضور در آرامستان ها ارائه دهد. این اندیشه، نه تنها به تسلای روحی کمک می کند، بلکه به تقویت مسئولیت پذیری اجتماعی در پیوند با عبرت گیری از مردگان می انجامد.روش شناسی تحقیق: این پژوهش از حیث هدف، کاربردی و از منظر ماهیت، ترکیبی (Mixed-Methods) از نوع اکتشافی (Explanatory) است. در بخش کیفی، از روش تحلیل محتوای کیفی (Thematic Analysis) برای بررسی خطب و حکمت های نهج البلاغه استفاده شد. جامعه آماری کیفی، شامل متن کامل نهج البلاغه با تمرکز بر واژگان کلیدی نظیر “دنیا”، “فناء”، “معاد”، “عبرت”، و “قبر” بود. پس از کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مضامین کانونی استخراج شدند. در بخش کمی و کاربردی، یافته ها در قالب مدل “مضمون، قالب، ارزیابی” (استخراج شده در مراحل پیشین تحقیق) تدوین و بر روی یک نمونه منتخب از شهروندان مراجعه کننده به آرامستان ها (۱۹۶ نفر با روش نمونه گیری در دسترس) اجرا شد. ابزار گردآوری داده ها شامل مشاهده میدانی و اجرای پروتکل آموزشی هدفمند (قالب) و سنجش پس آزمون بر روی نگرش شهروندان به فلسفه زندگی و مسئولیت اجتماعی بود. تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی با روش تفسیری–تحلیلی و در بخش کمی با آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t همبسته)صورت پذیرفت.یافته ها و نتایج: تحلیل محتوای کیفی نشان داد که آموزه های نهج البلاغه پیرامون فناپذیری انسان و دنیا، در سه مضمون اصلی قابل دسته بندی است که قابلیت تبدیل به محتوای آموزش شهروندی دارند: ۱. دنیا به مثابه پل و معبر (نه مقصد): تاکید بر موقتی بودن جهان و تبدیل آرامستان به یک “ایستگاه تامل”؛ ۲. محاسبه و مسئولیت پذیری اخروی: ترویج اندیشه عبرت گیری از سکوت مردگان برای اصلاح رفتار در زمان حیات و تقویت وجدان کاری و اخلاقی؛ و ۳. تاب آوری برخاسته از یقین: ارائه تسلی معنوی و کاهش اضطراب سوگ از طریق یادآوری وعده الهی به عنوان یک نیروی فعال در مشاوره های سوگ.نتایج بخش کاربردی نشان داد که اجرای پروتکل های آموزشی مبتنی بر این مضامین، به طور معناداری (P < ۰.۰۱) نگرش شهروندان را در جهت مثبت تغییر می دهد. به طور ویژه، در گروه آزمایشی، میزان درک شهروندان از مسئولیت اجتماعی پس از مشاهده محیط آرامستان با این رویکرد آموزشی، افزایش یافت؛ به این صورت که شهروندان مرگ را محرکی برای انجام کارهای خیر و جبران مافات در زندگی روزمره می دانند. این امر، آرامستان را از صرفا یک مکان دفن، به یک مرکز فرهنگ سازی معنوی تبدیل می کند. مهم ترین دستاورد، ارائه مدل سه لایه (مضمون، قالب، ارزیابی) است که در لایه «قالب»، پروتکل های ویژه ای برای آموزش شهروندان (شامل پیام های محیطی، اپلیکیشن های تامل و برگزاری رویدادهای عبرت آموز) را پیشنهاد می دهد.نتیجه گیری و نوآوری: این پژوهش با فراهم آوردن یک پل عملیاتی بین متون کهن دینی و مدیریت نوین شهری، نوآوری خود را به اثبات می رساند. ما نتیجه می گیریم که استفاده هدفمند از کلام امام علی (ع) در نهج البلاغه می تواند به عنوان یک ابزار قدرتمند در دستان مدیران خدمات شهری عمل کند تا ضمن کمک به مدیریت سوگ جامعه، زمینه را برای ارتقای مسئولیت پذیری عمومی فراهم سازد. اجرای این مدل، منجر به ایجاد یک “نظام آموزشی غیرمستقیم” در محیط آرامستان شده که فلسفه حیات را بازتعریف می کند. پیشنهادات کاربردی شامل الزام شهرداری ها به استفاده از این مضامین در تمام زیرساخت های فرهنگی آرامستان ها و ایجاد واحدهای تخصصی برای انتقال پیام های معنوی به شهروندان است تا آرامستان ها تبدیل به محلی برای یادآوری و عمل شوند، نه صرفا مکان اندوه.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
ناهید امیدی
رییس اداره متوفیات شهرداری ایلام ارشد علوم حدیث گرایش نهج البلاغه