کاربرد هوش مصنوعی در برنامه های آموزش هیجانی و رفتاری در مدارس
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 21
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NHLECONF01_460
تاریخ نمایه سازی: 2 آبان 1404
چکیده مقاله:
در دهه های اخیر، گسترش فناوری های هوش مصنوعی به ویژه در حوزه آموزش وپرورش، تحولات بنیادینی را در فرآیندهای یاددهی–یادگیری، ارزیابی، و به ویژه تربیت هیجانی و رفتاری دانش آموزان رقم زده است. آموزش هیجانی و رفتاری، که دربردارنده آموزش مهارت هایی همچون خودآگاهی، همدلی، مدیریت هیجان، کنترل خشم، و رفتارهای اجتماعی سازگارانه است، از ارکان اساسی رشد شخصیتی و روانی دانش آموزان محسوب می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد هوش مصنوعی در برنامه های آموزش هیجانی و رفتاری در مدارس انجام شده است تا ضمن تبیین جایگاه و ضرورت این نوع آموزش، نقش فناوری های نوین هوشمند در بهبود کیفیت و اثربخشی آن را مورد تحلیل قرار دهد.
در این پژوهش، ابتدا مفهوم آموزش هیجانی–رفتاری در چارچوب نظریه های روان شناسی تحولی، شناختی و اجتماعی تبیین شده و سپس به بررسی ابزارها و سامانه های مبتنی بر هوش مصنوعی که در حوزه آموزش هیجانات و رفتار به کارمی روند، پرداخته شده است. این ابزارها شامل سیستم های شناسایی احساسات (Emotion Recognition Systems)، مربیان مجازی مبتنی بر هوش مصنوعی (AI-Based Virtual Tutors)، پلتفرم های تحلیل رفتار دانش آموزان، و روبات های آموزشی اجتماعی (Social Educational Robots) هستند که هر یک به گونه ای در ارتقای یادگیری هیجانی و کنترل رفتاری دانش آموزان نقش آفرینی می کنند. به عنوان مثال، سیستم های تحلیل چهره و گفتار قادرند حالات عاطفی مانند اضطراب، خشم، یا بی انگیزگی را شناسایی کرده و در لحظه، بازخورد مناسب برای معلم یا مشاور ارائه دهند. این رویکرد موجب می شود معلمان بتوانند پیش از بروز رفتارهای پرخطر یا افت تحصیلی، مداخله موثر انجام دهند.
نتایج تحلیل داده هایبه دست آمده از مطالعات پیشین و پروژه های آزمایشی انجام شده در مدارس کشورهای مختلف نشان داد که ادغام هوش مصنوعی در آموزش هیجانی و رفتاری، سبب افزایش خودنظارتی، کاهش پرخاشگری، تقویت همدلی و افزایش رفتارهای اجتماعی مطلوب در میان دانش آموزان شده است. افزون بر این، استفاده از روبات های آموزشی و دستیارهای هوشمند، به ویژه در سنین پایین، باعث افزایش تعامل، درگیری هیجانی مثبت و بهبود تنظیم هیجان در کودکان گردیده است. در واقع، هوش مصنوعی می تواند به عنوان پلی میان آموزش شناختی و عاطفی عمل کند و یادگیری را از سطح دانشی به سطح احساسی و رفتاری ارتقا دهد.
پژوهش حاضر همچنین به چالش های اخلاقی، فنی و تربیتی مرتبط با این موضوع پرداخته است. یکی از چالش های اساسی، حفظ حریم خصوصی دانش آموزان و داده های هیجانی آنان است. سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی، برای تحلیل هیجانات از داده های حساس چهره، صدا و رفتار استفاده می کنند؛ ازاین رو ضروری است سازوکارهای قانونی و اخلاقی مشخصی برای استفاده از این داده ها تدوین شود تا از هرگونه سو ءاستفاده یا برچسب گذاری ناعادلانه جلوگیری گردد. چالش دیگر، وابستگی بیش از حد مدارس به فناوری است که ممکن است نقش انسانی معلم را در فرآیند تربیت هیجانی تضعیف کند. یافته های پژوهش تاکید دارند که هوش مصنوعی باید در نقش یار تربیتی معلمان ظاهر شود، نه جایگزین آنان؛ به عبارت دیگر، فناوری باید ابزار حمایتگر باشد تا معلمان بتوانند بر اساس داده های دقیق و لحظه ای، تصمیم های تربیتی موثرتری اتخاذ کنند.
از منظر کاربردی، این مطالعه پیشنهاد می کند که مدارس در طراحی برنامه های آموزش هیجانی و رفتاری، از ترکیب الگوریتم های هوش مصنوعی با نظریه های روان شناسی تربیتی استفاده کنند. برای مثال، با بهره گیری از الگوریتم های یادگیری عمیق می توان الگوهای رفتاری دانش آموزان را شناسایی کرد و برنامه های شخصی سازی شده ای برای آموزش مهارت هایی چون کنترل خشم، تاب آوری، و حل مسئله طراحی نمود. همچنین ایجاد پلتفرم های یادگیری تعاملی با قابلیت بازخورد هیجانی بلادرنگ، امکان آموزش منعطف و متناسب با وضعیت عاطفی لحظه ای دانش آموز را فراهم می سازد.
در نهایت، نتایج پژوهش نشان داد که بهره گیری از هوش مصنوعی در آموزش هیجانی و رفتاری مدارس می تواند به طور قابل ملاحظه ای به پیشگیری از مشکلات رفتاری، ارتقای سلامت روانی، افزایش مهارت های اجتماعی، و ایجاد محیط یادگیری ایمن تر و همدلانه تر کمک کند. این امر به ویژه در دوران پساکرونا که اختلالات هیجانی و اضطراب در میان دانش آموزان افزایش یافته است، اهمیت دوچندان دارد. آینده آموزش، آینده ای است که در آن هوش مصنوعی و تربیت انسانی در تعامل سازنده با یکدیگر قرار می گیرند؛ جایی که فناوری نه جایگزین احساس، بلکه ابزار پرورش احساس و فهم متقابل است. بنابراین، ادغام هوش مصنوعی در آموزش هیجانی و رفتاری، گامی مهم در جهت تحقق مدرسه هوشمند انسانی محور محسوب می شود که می تواند الگویی نوین برای تربیت نسل آینده ای آگاه، مسئول و از نظر هیجانی توانمند ارائه دهد.
کلیدواژه ها:
مصنوعی ، آموزش هیجانی و رفتاری ، مدارس هوشمند ، تنظیم هیجان ، یادگیری اجتماعی–عاطفی ، تحلیل احساسات ، روبات های آموزشی.
نویسندگان
ماریه بهی
کارشناسی آموزش امور تربیتی
مریم پرکی
کارشناسی آموزش امور تربیتی
طیبه آبادیان
کارشناسی آموزش امور تربیتی
نعیمه باهورزهی کهن ملا
کارشناسی آموزش امور تربیتی