تحلیل نگرش دبیران معارف اسلامی نسبت به تربیت شهروند مبتنی بر ارزش های دینی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 10

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MAECONFM01_6135

تاریخ نمایه سازی: 30 مهر 1404

چکیده مقاله:

در چارچوب تحول های اخیر نظام آموزشی و دغدغه های مربوط به هویت فرهنگی و دینی، نگرش دبیران معارف اسلامی به موضوع تربیت شهروند مبتنی بر ارزش های دینی جایگاه ویژه ای در پژوهش های تربیتی یافته است. چنان که تربیت شهروند در معنای مدرن آن، علاوه بر مفاهیم اجتماعی و حقوقی، به عنوان فرآیندی پیچیده در انتقال ارزش ها، هنجارها و باورهای دینی به نسل آینده مطرح می شود، نقش دبیران معارف اسلامی در این میان نه صرفا انتقال دهنده اطلاعات، بلکه شکل دهنده نگرش، انگیزش و چارچوب ارزشی دانش آموزان است. این نگرش ها بر اساس ترکیبی از عوامل فردی (مانند باورهای شخصی، تجربه های معنوی و سبک تدریس)، سازمانی (مانند برنامه های درسی و سیاست های مدرسه) و اجتماعی (مانند شرایط فرهنگی، رسانه ها و فضای عمومی جامعه) شکل می گیرند. تحلیل این نگرش ها نشان می دهد که دبیران در مواجهه با مفهوم شهروندی دینی، غالبا بر پیوند میان شریعت و اخلاق شهروندی تاکید دارند و از طریق مستندسازی مفاهیم قرآنی و احادیث، می کوشند نوعی همزیستی میان وفاداری به ارزش های دینی و الزامات زندگی مدنی را ترسیم کنند.از سوی دیگر، یافته های پژوهش های میدانی حاکی از آن است که نگرش دبیران معارف اسلامی نسبت به تربیت شهروند دینی، رابطه ای مستقیم با نگرش آنان به نقش آموزش رسمی در شکل دهی شخصیت دانش آموزان دارد؛ معلمان با گرایش های مثبت تر، علاوه بر تکیه بر ارزش های اعتقادی، بر کارکردهای عملی شهروندی، نظیر مسئولیت پذیری اجتماعی، مشارکت مدنی و احترام به حقوق دیگران تاکید بیشتری می ورزند. در این میان، برداشت آنان از مفهوم «ارزش های دینی» اغلب شامل مجموعه ای از اصول کلان مانند عدالت، صداقت، تعاون، رعایت حقوق دیگران، و وفاداری به تعهدات اجتماعی است که با آموزه های اسلامی پیوندی ناگسستنی دارد. با این حال، بخشی از دبیران با چالش هایی چون تعارض احتمالی میان برخی جنبه های دنیای مدرن و ارزش های سنتی مواجه هستند و این امر در نگرش آنان نسبت به تربیت شهروند اثرگذار است.تحلیل نظری موضوع، با تکیه بر رویکردهای تلفیقی مانند نظریه یادگیری اجتماعی بندورا و رویکرد سازه گرایی فرهنگی، نشان می دهد که نگرش دبیران به تربیت شهروند دینی نه تنها محصول باورهای فردی، بلکه نتیجه کنش پذیری آنان نسبت به محیط آموزشی، اسناد بالادستی و جریان عمومی فرهنگی کشور است. در واقع، آن ها خود را مسئول ایجاد پیوند میان دانش نظری معارف اسلامی و رفتار عملی شهروندان آینده می دانند، به گونه ای که به عنوان الگویی زنده، ارزش های دینی را در قالب رفتار مدنی عملی کنند. از منظر جامعه شناسی تعلیم و تربیت، نگرش مثبت و نظام مند دبیران در این زمینه می تواند به بازتولید فرهنگ دینی در سطح اجتماعی منجر شود و در عین حال، از گسست های فرهنگی در نسل جوان جلوگیری نماید.بنابراین، بررسی و تحلیل نگرش دبیران معارف اسلامی نیازمند رویکردی جامع است که ابعاد اعتقادی، آموزشی، فرهنگی و اجتماعی را همزمان لحاظ کند. این نگرش ها در نهایت بر چگونگی ادغام ارزش های دینی در الگوهای شهروندی اثرگذارند و می توانند کیفیت گفتمان تربیت شهروند را در مدارس ارتقاء دهند. نتایج چنین تحلیل هایی نه تنها برای سیاست گذاری آموزشی و بازنگری در محتوا و روش تدریس معارف اسلامی ضروری است، بلکه راهبردی برای تقویت هویت ملی-دینی در برابر چالش های جهانی شدن محسوب می شود، به ویژه زمانی که رسانه های جمعی نقش پررنگی در شکل دهی نگرش و ارزش های نسل نوجوان دارند و دبیران باید توان پاسخ گویی به این تغییرات را در چارچوب فلسفه تربیت اسلامی داشته باشند.

نویسندگان

آذر پورامامقلی میرک

دبیر عربی و معارف اسلامی