مفهوم پایداری

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 26

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MAECONFM01_6055

تاریخ نمایه سازی: 27 مهر 1404

چکیده مقاله:

محور سوم الگوی پیشنهادی، پایداری است. مفهوم پایداری در اینجا دارای دو وجه درهم تنیده است. وجه نخست، معطوف به پایداری خود شایستگی ها در طول زمان است. سرعت تحولات در حوزه هوش مصنوعی چنان سرسام آور است که آموزش مهارت های محدود به یک ابزار یا نرم افزار خاص، رویکردی کوتاه مدت نگر و ناپایدار است. الگوی تربیت معلم باید بر شایستگی های بنیادین و قابل انتقالی متمرکز شود که در برابر طوفان تغییرات فناورانه، تاب آوری داشته باشند. مبنای نظری این رویکرد را می توان در نظریه «یادگیری مادام العمر» و مفهوم «یادگیری یادگرفتن» جست وجو کرد. معلم آینده باید بیش از هر چیز یک «یادگیرنده خبره» باشد؛ فردی که توانایی شناسایی نیازهای یادگیری خود، جست وجوی منابع معتبر، و انطباق مستمر دانش و مهارت های خود با شرایط جدید را دارد. شایستگی هایی چون تفکر سیستمی (توانایی دیدن تصویر کلان و روابط پیچیده میان اجزا)، تفکر طراحی (رویکردی خلاق و کاربرمحور برای حل مسئله) و سواد داده ای (توانایی فهم، تحلیل و روایت گری با داده ها) از جمله این شایستگی های پایدار هستند. وجه دوم پایداری، به همسویی کاربرد هوش مصنوعی در آموزش با اهداف کلان توسعه پایدار انسانی و اجتماعی اشاره دارد. فناوری نباید به هدفی در خود بدل شود، بلکه باید وسیله ای برای ساختن جهانی عادلانه تر، سالم تر و انسانی تر باشد. این دیدگاه، که ریشه در رویکردهای انسان گرایانه و انتقادی به آموزش دارد، بر این نکته تاکید می کند که هرگونه نوآوری آموزشی باید در نهایت با معیارهایی چون افزایش بهزیستی روانی و اجتماعی فراگیرندگان، تقویت همبستگی اجتماعی، حفظ کرامت انسانی و کاهش نابرابری ها سنجیده شود. برای مثال، استفاده بی رویه از ابزارهای دیجیتال که به انزوای اجتماعی دانش آموزان و تضعیف مهارت های ارتباطی چهره به چهره می انجامد، حتی اگر به افزایش نمرات درسی منجر شود، رویکردی ناپایدار است. شایستگی معلم در این بعد، شامل توانایی ایجاد توازن میان استفاده از ابزارهای فناورانه و حفظ تعاملات غنی انسانی، طراحی فعالیت هایی که مهارت های اجتماعی و عاطفی را در کنار مهارت های شناختی پرورش می دهند، و ارزیابی تاثیرات بلندمدت فناوری بر سلامت جسمی و روانی دانش آموزان است. پیشینه عملی در این حوزه کمتر مورد توجه قرار گرفته و اغلب پژوهش ها بر نتایج کوتاه مدت و قابل اندازه گیری تمرکز داشته اند. این در حالی است که غفلت از ابعاد پایدار توسعه حرفه ای معلمان و کاربرد فناوری، می تواند در درازمدت به فرسودگی شغلی، مقاومت در برابر تغییر و بحران های انسانی در محیط آموزشی منجر شود.

نویسندگان