تجربه معلم در مواجهه با دانش آموزان کم انگیزه امین ایروانی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 55

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MAECONFM01_5884

تاریخ نمایه سازی: 25 مهر 1404

چکیده مقاله:

در دهه های اخیر، نظام های آموزشی در سراسر جهان با چالش های متعددی در زمینه یادگیری موثر و پرورش انگیزه در دانش آموزان روبه رو شده اند. یکی از مهم ترین این چالش ها، کاهش انگیزه تحصیلی در میان دانش آموزان است؛ پدیده ای که در مدارس ایران نیز به ویژه در مقاطع متوسطه به شکل نگران کننده ای مشاهده می شود. انگیزه، به عنوان یکی از عوامل کلیدی در فرایند یادگیری، نیروی درونی است که جهت، شدت و پایداری رفتار یادگیرنده را در مسیر دستیابی به اهداف تحصیلی تعیین می کند. نبود یا ضعف انگیزه در دانش آموزان، نه تنها موجب افت تحصیلی و کاهش کیفیت یادگیری می شود، بلکه تاثیرات عمیقی بر نگرش آنان نسبت به مدرسه، معلمان، و آینده تحصیلی شان دارد. معلمان، به عنوان نخستین کنشگران آموزشی که به طور مستقیم با دانش آموزان در تعامل اند، نقشی اساسی در تشخیص، درک و مواجهه با پدیده کم انگیزگی دارند. تجربه زیسته معلمان در مواجهه با دانش آموزان کم انگیزه، سرشار از لحظات تامل برانگیز، احساسات متناقض، تصمیم های آموزشی و واکنش های تربیتی است که فهم عمیق آن ها می تواند به بازاندیشی در روش های تدریس، تعامل، و طراحی محیط یادگیری کمک کند. با این حال، بخش عمده ای از پژوهش های آموزشی در ایران، بیشتر بر سنجش کمی میزان انگیزه یا تاثیر مداخلات خاص بر انگیزش تحصیلی متمرکز بوده اند و کمتر به روایت درونی معلمان از تجربه زیسته خود در این زمینه پرداخته اند. در مدارس امروزی، معلم در موقعیتی چندوجهی قرار دارد: از یک سو موظف به تحقق اهداف برنامه درسی رسمی است، و از سوی دیگر باید به نیازها، تفاوت ها و وضعیت روانی و اجتماعی دانش آموزان پاسخ دهد. این وضعیت، در مواجهه با دانش آموزانی که علاقه و انگیزه ای برای یادگیری نشان نمی دهند، پیچیده تر می شود. معلم در چنین شرایطی، نه تنها با چالش های آموزشی مواجه است، بلکه به لحاظ عاطفی، روانی و حتی حرفه ای تحت فشار قرار می گیرد. احساس ناکامی، درماندگی، تردید در روش های تدریس، و حتی فرسودگی شغلی از جمله پیامدهایی است که در این فرایند برای معلمان گزارش شده است. دانش آموزان کم انگیزه معمولا ویژگی هایی نظیر بی تفاوتی نسبت به تکالیف، فقدان مشارکت در فعالیت های کلاسی، بی اعتنایی به موفقیت یا شکست تحصیلی، و گاه رفتارهای پرخطر یا چالش برانگیز در محیط مدرسه از خود نشان می دهند. این گروه از دانش آموزان، به دلایل متنوعی—از جمله عوامل خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی ویژگی های شخصیتی—از درگیری فعال در یادگیری بازمی مانند. از سوی دیگر، در بسیاری از مدارس، به دلیل تراکم کلاس ها، فشارهای برنامه ریزی، و نبود حمایت های روانی و مشاوره ای موثر، معلمان فرصت و ابزار کافی برای برخورد عمیق، انسانی و سازنده با این دانش آموزان را در اختیار ندارند. در نتیجه، تعامل میان معلم و دانش آموز کم انگیزه، گاه به چرخه ای معیوب از بی تفاوتی، سرزنش، و ناکامی متقابل تبدیل می شود. از منظر معلمان، مواجهه با دانش آموزان کم انگیزه نوعی موقعیت یادگیری دو سویه است؛ زیرا آنان در جریان این تعامل ها نه تنها بر رفتار و نگرش دانش آموزان تاثیر می گذارند، بلکه خود نیز درک تازه ای از حرفه معلمی، نقش تربیتی، و حتی هویت شخصی خود به دست می آورند. در این میان، روایت پژوهی به عنوان رویکردی کیفی، امکان کاوش در عمق این تجربه های زیسته را فراهم می سازد. در روایت پژوهی، تجربه نه به صورت داده ای قابل اندازه گیری، بلکه به مثابه یک داستان انسانی، پر از احساس، معنا و زمینه بررسی می شود. از خلال روایت های معلمان، می توان دریافت که چگونه آنان موقعیت های دشوار آموزشی را درک می کنند، چه راهبردهایی را برای مقابله با بی انگیزگی به کار می گیرند، چه معناهایی برای رفتار دانش آموزان قائل اند، و چگونه در گذر زمان در باورها و روش های خود بازاندیشی می کنند.با وجود اهمیت این موضوع، در ادبیات پژوهشی آموزش و پرورش ایران، کمتر مطالعه ای به بازنمایی تجربه زیسته معلمان از منظر خود آنان پرداخته است. اغلب پژوهش ها، معلم را به عنوان مجری برنامه درسی یا عامل تغییر در نظر گرفته اند، نه به عنوان انسانی تجربه گر که با احساسات، باورها، امیدها و ناکامی های خود در دل فرآیند آموزشی درگیر است. این در حالی است که فهم درونی از تجربه های زیسته معلمان می تواند به تدوین سیاست های آموزشی انسانی تر، طراحی دوره های بازآموزی موثرتر و ارتقای کیفیت ارتباط معلم–دانش آموز کمک شایانی کند.بی انگیزگی دانش آموزان در کلاس، نه تنها مانع یادگیری آنان می شود، بلکه معلم را نیز از احساس معنا و رضایت شغلی تهی می کند. بسیاری از معلمان گزارش می دهند که وقتی تلاش هایشان برای جلب توجه و مشارکت دانش آموزان بی ثمر می ماند، احساس ناکارآمدی و فرسودگی می کنند. از سوی دیگر، برخی از آنان از طریق تجربه و تامل، به روش های خلاقانه ای برای درگیر ساختن دانش آموزان دست می یابند؛ مانند استفاده از روش های تدریس فعال، گفت وگوهای انگیزشی، یا ایجاد پیوند میان محتوای درسی و زندگی واقعی دانش آموزان. بررسی این تجربه های فردی می تواند منبعی ارزشمند برای بهبود عمل آموزشی و بازاندیشی در تربیت معلمان آینده باشد.با این حال، روایت های معلمان از چنین موقعیت هایی معمولا در گفت وگوهای غیررسمی باقی می ماند و کمتر مستند یا تحلیل می شود. در نتیجه، دانش آموزشی موجود از درک درونی و انسانی معلمان نسبت به مسئله کم انگیزگی تهی است. در حالی که هر روایت معلم، حامل لایه هایی از شناخت حرفه ای، بینش تربیتی و تجربه عاطفی است که می تواند افق های تازه ای برای فهم مسئله انگیزش در مدرسه بگشاید.بنابراین، انجام پژوهشی با رویکرد روایت پژوهی در زمینه تجربه معلمان در مواجهه با دانش آموزان کم انگیزه، ضرورتی دو جانبه دارد: از یک سو، برای شناخت عمیق تر از چالش های واقعی تدریس و تعامل در کلاس درس، و از سوی دیگر، برای بازنمایی صدای معلم به عنوان عامل انسانی، نه صرفا فنی، در نظام آموزشی. این پژوهش می کوشد با شنیدن، بازسازی و تحلیل روایت های معلمان، دریابد که آنان چگونه وضعیت کم انگیزگی دانش آموزان را تجربه و معنا می کنند، چه احساساتی را در این مواجهه از سر می گذرانند، و چگونه تلاش می کنند میان انتظارات نظام آموزشی و واقعیت های کلاسی تعادل برقرار کنند.به طور خلاصه، مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که معلمان چگونه تجربه مواجهه با دانش آموزان کم انگیزه را درک، تفسیر و روایت می کنند و این تجربه چه تاثیری بر هویت حرفه ای، شیوه های تدریس و نگرش آنان نسبت به فرایند یاددهی–یادگیری دارد. پرداختن به این مسئله می تواند نه تنها در سطح نظری، به غنای دانش تربیتی درباره انگیزش و تجربه معلمان بیفزاید، بلکه در سطح عملی، به سیاست گذاران آموزشی، مدیران مدارس و طراحان برنامه های تربیت معلم کمک کند تا حمایت های موثرتری برای ارتقای انگیزش و کیفیت تعامل در محیط های یادگیری فراهم آورند.

نویسندگان

امین ایروانی

کارشناسی روانشناسی، معلم ششم ابتدایی