الهیات بین فرهنگی و چالش های ترجمه مفاهیم دینی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 43
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MAECONFM01_5881
تاریخ نمایه سازی: 25 مهر 1404
چکیده مقاله:
تحول جهان معاصر به سوی هم زیستی و تعامل تمدن ها، الهیات را از چارچوب های سنتی و بومی خویش بیرون آورده و در میدان گفت وگوهای بین فرهنگی قرار داده است. در این بستر، «الهیات بین فرهنگی» به عنوان شاخه ای نوظهور، می کوشد میان نظام های اعتقادی، زبان های دینی، و ساختارهای معنا در فرهنگ های گوناگون پیوندی زنده برقرار کند؛ پیوندی که نه بر اساس تکرار مفاهیم، بلکه بر بنیاد فهم متقابل، بازتفسیر، و گفت وگوی معنایی استوار است. این رویکرد با تاکید بر نسبیت فرهنگی درک دینی، بر آن است تا الهیات را از انحصار زبان و فرهنگ خاص خارج ساخته و به عرصه ی جهانی شدن معنا رهنمون شود.چالش اصلی در این مسیر، «ترجمه مفاهیم دینی» است — ترجمه ای که صرفا زبانی نیست، بلکه فلسفی، وجودی و معرفتی است. بسیاری از مفاهیم محوری سنت های دینی مانند «وحی»، «توحید»، «نعمت»، «رحمت» یا «خلاص» درون افق های معنایی خاصی شکل گرفته اند که انتقال آن ها به زبان فرهنگ دیگر با خطر «تحریف معرفتی» و «تغییر افق» روبه روست. در این میان، مترجم دینی نه فقط با واژگان، بلکه با جهان بینی و نظام معنا مواجه است؛ ازاین رو هر ترجمه الهیاتی به نوعی بازتولید فرهنگی مفهوم است. برای مثال، مفهوم اسلامی «توحید» را نمی توان تنها به واژه های monotheism یا unity فروکاست، زیرا در بافت اندیشه اسلامی، توحید هم زمان مبنای وجودشناسی، معرفت شناسی و اخلاق است. به همین قیاس، مفاهیم مسیحی چون «تجسد» یا «فیض» در فرهنگ های غیرغربی نیازمند ترجمه وجودی اند، نه صرفا زبانی.الهیات بین فرهنگی بر سه اصل اساسی بنا شده است: نخست، اصل گفت وگو که بر پذیرش تعامل فعال میان سنت های دینی تاکید دارد؛ دوم، اصل تفاهم معنایی که فهم دیگری را نه از راه تفسیر سطحی، بلکه از طریق ورود به افق هستی شناسانه او ممکن می سازد؛ و سوم، اصل بازآفرینی مفاهیم که ترجمه را به منزله ی بازسازی معنا در شبکه ای از روابط تاریخی و زبانی تلقی می کند. این اصول در کنار هم نشان می دهند که انتقال مفاهیم دینی میان فرهنگ ها، فرآیندی پویا و بازتابی از تغییرات در خود الهیات است: الهیاتی که از نظام بسته ی گزاره ها به سوی پویایی تجربه ی ایمانی و معناپذیری چندزبانه حرکت می کند.چالش های عمده در این مسیر را می توان در سه سطح بررسی کرد:چالش زبانی: اختلاف در ساختارهای نحوی و بلاغی زبان ها که سبب پنهان شدن لایه های عمیق معنا می شود.چالش فلسفی-معرفتی: تفاوت در تلقی از حقیقت، عقل، و تجربه ی عرفانی که گاه فهم متقابل مفاهیم را دشوار می سازد.چالش فرهنگی-تمدنی: پیوند مفاهیم دینی با زمینه های تاریخی خاص که موجب می شود پیام الهی در ترجمه، بخشی از کارکرد اجتماعی خود را از دست بدهد.در نتیجه، الهیات بین فرهنگی بیش از آنکه نظریه ای درباره گفت وگو باشد، نوعی «زیست الهیاتی در جهان متکثر» است؛ شکلی از اندیشیدن دینی که به جای دفاع از مرزها، بر درک تفاوت ها تاکید می کند و می کوشد مفاهیم مقدس را در افق مشترک انسانیت معنادار سازد. چنین الهیاتی، ترجمه را نه تهدید، بلکه فرصت می داند—فرصتی برای بازاندیشی در بنیان های ایمان و گشودن مسیرهای نو در فهم حضور الهی در تاریخ و فرهنگ های مختلف.در پایان، می توان گفت که الهیات بین فرهنگی با پذیرش وجود زبان های متعدد ایمان، در پی آن است که الهیات را از قالب انحصاری اش رهایی بخشد و آن را در مقام «فرایند معنا سازی جهانی» بازتعریف کند؛ فرایندی که هر ترجمه دینی را به عرصه ای از تحول می کشاند و ما را از پرسش سطحی «چگونه ترجمه کنیم؟» به پرسش فلسفی تر «چگونه بفهمیم؟» منتقل می سازد.
کلیدواژه ها:
الهیات بین فرهنگی ، ترجمه مفاهیم دینی ، معناشناسی فرهنگی ، گفت وگوی میان دینی ، معرفت شناسی تطبیقی ، تفسیر مقایسه ای ، زبان دین ، جهانی شدن معنویت
نویسندگان