چالش سکولاریسم و بازتعریف نقش دین در حوزه عمومی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 58
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MAECONFM01_5878
تاریخ نمایه سازی: 25 مهر 1404
چکیده مقاله:
چالش سکولاریسم و بازتعریف نقش دین در حوزه عمومی از مهم ترین منازعات نظری و عملی در گفتمان فلسفه سیاسی و الهیات معاصر است. سکولاریسم به مثابه پروژه ای تاریخی، در آغاز دوران مدرن با هدف تحدید نفوذ نهاد دین در عرصه های قدرت، معرفت و سیاست ظهور یافت؛ اما در دهه های اخیر، خود با پرسش های بنیادینی درباره ماهیت انسان، اخلاق عمومی، و کارکرد ارزش های دینی مواجه شده است. در سطح نظری، سکولاریسم دیگر نه صرفا به معنای جدایی صلب دین و دولت، بلکه به عنوان سامانه ای از «توزیع معنا» در فضای اجتماعی بازخوانی می شود؛ سامانه ای که نیازمند تعامل با منابع معنوی و اخلاقی سنت های دینی است تا از بحران های هویتی و معنا زدایی مصون بماند. از این منظر، بازتعریف نقش دین در حوزه عمومی به مثابه احیای «گفتمان های معنایی مشترک» میان مومنان و غیرمومنان عمل می کند و می کوشد نسبت تازه ای میان ایمان، عقلانیت و مشارکت مدنی برقرار سازد.در این چارچوب، الهیات سیاسی معاصر و نظریه های گفت وگومحور یورگن هابرماس، چارلز تیلور، و جان میل بنک، پیوندی میان دین به عنوان منبع معنایی و حوزه عمومی به عنوان عرصه ی گفت وگوی عقلانی پیشنهاد می دهند. دین نه به صورت نهادی اقتدار گرا بلکه به مثابه منبع اخلاقی بازترجمه پذیر در درون فرایندهای تفسیری جامعه عمل می کند. از سوی دیگر، سکولاریسم انتقادی به تدریج به جای نفی دین، در جهت «تهذیب معرفتی و گفت وگویی» آن حرکت کرده است؛ به این معنا که ارزش ها و زبان های دینی می توانند در مفصل بندی سیاست عمومی، عدالت اجتماعی و اخلاق جهانی نقش آفرینی کنند، مشروط بر آنکه به زبان قابل اشتراک عقل عمومی ترجمه شوند.در سطح عملی، این بازتعریف چالش های ژرفی چون تعارض میان آزادی اعتقاد و اصل برابری، نسبت میان عرف و وحی در سامان اجتماعی، و حدود مشارکت نهادهای دینی در فرآیند تصمیم گیری سیاسی را ایجاد کرده است. از این رو، مطالعات میان فرهنگی و الهیات گفت وگومی توانند پل های نظری و اخلاقی میان سنت و مدرنیته برپا سازند. در نهایت، چالش سکولاریسم با بازتعریف نقش دین در حوزه عمومی به مرحله ای رسیده است که دین نه در تعارض با عقل مدرن، بلکه در گفت وگو با آن می تواند به بازسازی معنای زندگی مشترک انسان معاصر یاری رساند؛ گفت وگویی که مستلزم عبور از دوگانی تقابل دین و سکولاریسم و حرکت به سوی مدل «زیست چندمعنایی مدنی» است که در آن، همزمان عقلانیت ارتباطی و منابع معنوی ایمان، بنیان های اخلاقی جامعه را تغذیه می کنند.
کلیدواژه ها:
سکولاریسم ، حوزه عمومی ، الهیات سیاسی ، عقلانیت ارتباطی ، دین و مدرنیته ، گفت وگوی میان فرهنگی ، بازترجمه مفاهیم دینی ، عدالت اجتماعی ، اخلاق جهانی ، مشارکت مدنی
نویسندگان