تحلیل استعاره های مفهومی در القای مفاهیم انتزاعی در «نوشتم باران، باران بارید» احمدرضا احمدی بر پایه نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون و نشانه شناسی بارت

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 74

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICMHSR21_278

تاریخ نمایه سازی: 23 مهر 1404

چکیده مقاله:

استعاره مفهومی به عنوان یکی از دستاوردهای زبان شناسی شناختی، ابزاری توانمند برای نگاشت مفاهیم انتزاعی به حوزه های ملموس است و در متون ادبی مدرن، به ویژه نثرهای شاعرانه، نقشی بنیادین در خلق فضاهای ذهنی و عاطفی ایفا می کند. احمدرضا احمدی، از چهره های شاخص شعر موج نو و نویسنده آثار کودک، با بهره گیری از تصویرپردازی های تازه و بیانی خاص، توانسته است زبان روایت را به سوی نوعی سادگی مفهومی و عمق احساسی هدایت کند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نقش استعاره های مفهومی در القای مفاهیمی چون عشق، مرگ، زمان، تنهایی و نوستالژی در مجموعه «نوشتم باران، باران بارید» انجام شده است. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوای متن بوده و داده ها از کل اثر ۳۲ صفحه ای گردآوری و با تکیه بر چارچوب نظری لیکاف و جانسون و نشانه شناسی دو سطحی رولان بارت تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که احمدی از ده استعاره مفهومی کلیدی از جمله «فقدان به مثابه سفر»، «نوستالژی به مثابه باران» و «تنهایی به مثابه قفس» برای ملموس سازی مفاهیم انتزاعی بهره گرفته است. این استعاره ها نه تنها در بستر زبانی ساده و کودکانه بیان شده اند، بلکه با عناصر فرهنگی، اسطوره ای و زیباشناسی بومی ایرانی نیز پیوندی عمیق دارند. در نتیجه، استعاره های مفهومی در این اثر ابزاری برای انتقال تجربه زیسته نویسنده و خلق جهانی شاعرانه اند که مخاطب را در سطحی عاطفی و مفهومی با اثر درگیر می کنند. این پژوهش تاکید می کند که تحلیل آثار دیگر احمدی بر پایه نظریه های زبان شناسی شناختی و نشانه شناسی می تواند چشم اندازهای تازه ای در نقد ادبیات کودک و نثر شاعرانه معاصر ایران بگشاید.

نویسندگان

فرزانه سفاری لافتی

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، شیراز، ایران.

هادی یوسفی

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.