بررسی اهمیت روش تدریس و رابطه آن بر پرورش تفکر واگرا در دانش آموزان

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 12

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CONFETTRR01_744

تاریخ نمایه سازی: 22 مهر 1404

چکیده مقاله:

تفکر واگرا به عنوان یکی از مهم ترین مولفه های خلاقیت، نقشی کلیدی در رشد شناختی، اجتماعی و عاطفی دانش آموزان ایفا می کند. در دوران کنونی که جهان با سرعتی شگفت انگیز در حال تغییر و تحول است و جوامع انسانی بیش از هر زمان دیگری به نوآوری، خلاقیت و تولید ایده های تازه نیاز دارند، آموزش و پرورش به عنوان نهاد بنیادین تربیتی نمی تواند صرفا به انتقال دانش های سنتی و محفوظات اکتفا کند. بلکه باید بسترهایی فراهم آورد تا دانش آموزان توانایی اندیشیدن متفاوت، خلاق و انعطاف پذیر را در خود پرورش دهند. در این راستا، تفکر واگرا یکی از مهم ترین مهارت هایی است که می تواند کودکان و نوجوانان را برای رویارویی با مسائل پیچیده و چالش های زندگی آینده آماده سازد. تفکر واگرا (Divergent Thinking) در برابر تفکر همگرا (Convergent Thinking) قرار می گیرد. در حالی که تفکر همگرا بر یافتن یک پاسخ درست و مشخص برای مسئله تمرکز دارد، تفکر واگرا بر تولید ایده های متنوع، جستجوی راه حل های گوناگون و دیدن مسئله از زوایای مختلف تاکید می کند. بدین ترتیب، پرورش این نوع تفکر نه تنها موجب افزایش خلاقیت می شود بلکه مهارت حل مسئله، انعطاف پذیری ذهنی، و توانایی تصمیم گیری دانش آموزان را نیز تقویت می نماید. از این رو، پژوهش در زمینه ی چگونگی شکل گیری، پرورش و تقویت تفکر واگرا در دانش آموزان اهمیتی ویژه دارد و می تواند راهگشای اصلاحات اساسی در شیوه های تدریس و برنامه های آموزشی باشد. روش های تدریس سنتی که عموما بر حفظ مطالب، تکرار مکانیکی، و تاکید بر یک پاسخ درست استوارند، معمولا فرصت چندانی برای بروز و پرورش تفکر واگرا در اختیار دانش آموزان قرار نمی دهند. در چنین رویکردهایی، دانش آموز بیشتر نقش دریافت کننده ای منفعل دارد تا فردی کاوشگر و خلاق. در مقابل، روش های نوین تدریس که مبتنی بر رویکردهای فعال یادگیری، یادگیری مشارکتی، آموزش مبتنی بر حل مسئله، و روش های خلاقانه ی طراحی آموزشی هستند، می توانند زمینه ساز پرورش تفکر واگرا باشند. برای نمونه، در تدریس مبتنی بر پروژه، دانش آموزان به جای آن که صرفا به دنبال یک پاسخ صحیح باشند، تشویق می شوند که راهکارهای متعددی ارائه دهند، از منابع مختلف استفاده کنند و ایده های نو و غیرمعمول مطرح سازند. چنین فضایی علاوه بر تقویت خلاقیت، باعث افزایش اعتمادبه نفس، تقویت مهارت های اجتماعی، و ارتقای انگیزه در دانش آموزان می شود. در این پژوهش که به شیوه مروری و با مطالعه کتابخانه ای و مراجعه به مقاله ها و تحقیق های چاپ شده و مطالب دیجیتالی گرد آوری شده است و سعی بر آن شده که به بررسی تفکر واگرا در دانش آموزان و رابطه آن با روش تدریس و تاثیرات آن شود. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که روش تدریس نقش تعیین کننده ای در پرورش تفکر واگرا دارد؛ به گونه ای که هرچه شیوه های تدریس فعال، خلاقانه و مشارکتی جایگزین روش های سنتی شوند، زمینه ی رشد خلاقیت، نوآوری و توانایی حل مسئله در دانش آموزان بیش از پیش فراهم می گردد.

نویسندگان

سید عارف طباطبایی

معلم مقطع ابتدایی ؛ اداره آموزش و پرورش شهرستان مهریز

نرگس بیدکی

معاون متوسطه دوم ؛ اداره آموزش و پرورش مهریز

طیبه بیدکی

هنر آموز هنرستان مقطع متوسطه دوم (هنرستان) ؛ اداره آموزش و پرورش استان یزد ناحیه یک