کاربرد اصول طراحی برای تفکر در باز طراحی فرآیند حل مسائل دانش آموزان

طراحی برای تفکر (Design Thinking)، به عنوان یک متدولوژی نوآورانه، انسان محور و تکرارشونده، فراتر از یک ابزار کسب وکار، یک چارچوب شناختی برای حل مسائل پیچیده است. این پژوهش به تحلیل جامع کاربرد اصول طراحی برای تفکر در بازطراحی فرآیند حل مسائل دانش آموزان می پردازد. این پژوهش بر این مبنا استوار است که رویکردهای سنتی حل مسئله، که اغلب خطی، تک بعدی و صرفا منطقی هستند، دانش آموزان را برای مواجهه با مسائل مبهم، میان رشته ای و واقعی آماده نمی سازند و از پرورش خلاقیت و تفکر انتقادی غفلت می کنند. مبانی نظری این پژوهش بر نظریه یادگیری تجربی (Experiential Learning)، نظریه حل مسئله باز (Open-ended Problem-Solving Theory) و روان شناسی شناختی (Cognitive Psychology) استوار است. با این حال، چالش های مهمی مانند مقاومت در برابر ابهام و نیاز به آموزش معلمان نیز وجود دارد. در نهایت، راهکارهای عملی و مبتنی بر شواهد برای معلمان، مدیران و برنامه ریزان درسی ارائه می شود تا از این رویکرد به عنوان یک ابزار قدرتمند برای تبدیل مدارس به کانون های نوآوری و تربیت حل کنندگان خلاق مسائل استفاده کنند.

کلیدواژه ها:

طراحی برای تفکر ، حل مسئله دانش آموزان ، بازطراحی فرآیند ، همدلی ، تفکر واگرا ، یادگیری تجربی ، مهارت های قرن ۲۱.