رابطه ی بین اخلاق حرفه ای و هوش هیجانی مدیران مدارس دخترانه ابتدایی شهر یاسوج

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 22

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICPE16_109

تاریخ نمایه سازی: 21 مهر 1404

چکیده مقاله:

امروزه نظام آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهمترین و در عین حال پیچیده ترین سیستمهای اجتماعی قرن حاضر با روابط درونی و بیرونی پیچیده در تعامل مداوم به دنبال تربیت انسانی هستند که خود سیستمی با پیچیدگی و دشواری های ویژه است. از آنجا که ماهیت این سیستم ها پاسخگویی به نیازهای جامعه آن هم در شرایط عدم اطمینان، پویا و پیچیده امروزی است وانگ و همکاران با نیاز به ملزومات باید و نبایدهایی برای افزایش توان خود برای پاسخگویی و به و بهره وری دارند. از طرفی مدیران آموزشی مسئولیتهای خطیری از جمله ایجاد ،فرهنگ، تعهد و مسئولیت پذیری کارکنان و تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد مورد نیاز را بر عهده دارند و به تبع آن بر عملکرد نظام آموزشی تاثیر گذار خواهند بود. هر مدیر باید بتواند از طریق افراد به اهداف سازمانی برسد. سالهاست به مدیران می آموزند که توانایی آنها برای دستیابی به اهداف رابطه مستقیم با توانایی آنها با برانگیختن افراد اطراف خود دارد. این امر امروزه اهمیت بیشتری یافته است زیرا مسائل ،انسانی ارتباطات و روابط بین مدیر و کارکنان افزایش یافته است. به ویژه آنکه کارهای فردی رو به کاهش و اهمیت کارهای تیمی و گروهی روبه افزایش است. این مهم شکل دهنده رویکرد مدیریت جدید است که اهمیت آن روز به روز آشکارتر میشود در این راستا رویکرد جدید مدیریت فرهنگ سازمانی کار تیمی و نحوه همکاری مدیر با دیگران اهمیت خاصی دارد. در واقع تمرکز اصلی بر رشد و پرورش افراد است تا از این طریق بهره وری سازمان نیز افزایش یابد. از این رو، مدیرانی مدنظر سازمانها هستند که از توانمندیهای اجتماعی و مهارتهای ارتباطی برخوردار باشند، شنونده و سخنگوی خوبی باشند و با درک احساسات خود و دیگران و در بیان و انتقال احساسات به خوبی عمل کنند و در یک جمله آنها بتوانند محیطی با نشاط ایجاد کنند که در آن افراد رشد یابند. بسیاری از رفتارها و اقدامات مدیران و کارکنان متاثر از ارزشهای اخلاقی بوده و ریشه در اخلاق دارد. عدم توجه به اخلاق کار در مدیریت سازمانها در جوامعی مانند ایران که از یک سو دارای ارزشهای اخلاقی غنی بوده از سوی دیگر با کشورهای پیشرفته فاصله قابل توجهی دارند میتواند معضلاتی بزرگ برای سازمانها به وجود آورد. به علاوه با افزایش انتظارات اجتماعی از سازمانها جوامع نسبت به مسائلی مانند محیط زیست حقوق زنان کودکان اقلیتها و معلولان برابری استخدام و کاهش نیروی انسانی حساس تر شده اند. بی توجهی سازمانها به این حقوق و عدم رعایت اصول اخلاقی در برخورد با ذی نفعان بیرونی میتواند مشکلاتی را برای سازمان ایجاد کند و مشروعیت سازمان و اقدامات آن را مورد پرسش قرار داده. اخلاق کاری ضعیف بر نگرش افراد نسبت به شغل، سازمان و مدیران موثر بوده و میتواند بر عملکرد فردی گروهی و سازمانی اثر بگذارد. بحث اخلاق و اخلاق حرفه ای به عنوان یک شاخص و مولفه اثر بخش در مدیریت سازمانی مطرح میشود. از نظر دراکر اخلاق حرفه ای یک دانش است که باید بر مبنای یک سیر منطقی و عقلانی ایجاد و پشتیبانی شود. ضعف در سیستم اخلاقیات منجر به کاهش ارتباطات و افزایش خسارات سازمانی میگردد این مفروضات امروزه تا حدی اهمیت یافته و است که موفقیت را برگرفته از اخلاق حرفه ای میدانند و اخلاق حرفه ای را مرتبط با اعتماد آفرینی فرض می کنند اگر مدیر فاقد اخلاق نیکو باشد یا درست کار نباشد روح و حیات سازمان را تباه می کند. بنابراین؛ حاکمیت اخلاق حرفه ای در سازمان قادر است به میزان بسیار چشم گیری سازمان را در جهت کاهش تنشها و موفقیت در تحقق اثر بخش هدف یاری نماید و سازمان را پاسخگو سازد. امروزه داشتن اخلاق حرفه ای به عنوان یک مزیت رقابتی در سازمان مطرح می باشد. از طرف دیگر رفتار اثر بخش و نحوه کار کردن کارکنان هر سازمان از عوامل گوناگونفردی شخصیتی ارزشها علایق انگیزش متغیرهای شغلی و محیط کار، عوامل سازمانی مختلف شیوههای رهبری و مشوقها تاثیر می پذیرد. در میان تواناییهای فردی میتوان به هوش هیجانی اشاره کرد. در متون مدیریت و سازمان ادعا کرده اند که هوش هیجانی در عملکرد و بهره وری سهم دارد و هوش هیجانی بالا در تمام وجوه مدیریت تاثیر گذار است. این هوش به توانایی درک شخصیتی و اجتماعی هوش است که اغلب برای فعالیتهای روزمره بیشتر از ابعاد شناختی مورد توجه قرار می گیرد. از آنجا که آگاهی هیجانی و مهارت هدایت هیجانی فرد را قادر میسازد میان هیجان و تعقل خود تعادلا یجاد کند به تبع آن بهره وری فرد و سازمان نیز افزایش خواهد یافت. لشکری در پژوهشی تحت عنوان رابطه ی اخلاق حرفه ای و هوش هیجانی مدیران مدارس متوسطه مدارس شهر تهران به این نتیجه دست یافت که بین مولفه های هوش هیجانی با اخلاق حرفه ای رابطه معنادار به صورت مستقیم و مثبت می باشد به این معنی که با بالا رفتن هوش هیجانی در مدیران مدارس متوسطه شهر تهران بر میزان مطلوبیت اخلاق حرفه ای این افراد افزوده میگردد و بر عکس.

کلیدواژه ها:

اخلاق حرفهای هوش هیجانی ، مدیران مدارس

نویسندگان

رضا عابدی تراب

گروه مدیریت آموزشی دانشگاه فرهنگیان، صندوق پستی ۸۸۹_۱۴۶۶۵ تهران، ایران

اکرم موسی پور

سازمان آموزش و پرورش، تهران، ایران