استرس شغلی معلمان در رابطه با تغییرات سریع فناوری آموزشی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 33
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
RRCONF01_2228
تاریخ نمایه سازی: 20 مهر 1404
چکیده مقاله:
در عصر حاضر، تحول دیجیتال به جزء لاینفک نظام آموزشی تبدیل شده است. فناوری های نوینی چون هوش مصنوعی، پلتفرم های تعاملی و ابزارهای واقعیت ترکیبی با سرعتی بی سابقه در حال ورود به کلاس های درس هستند. اگرچه این دگرگونی ها پتانسیل عظیمی برای بهبود کیفیت آموزش و شخصی سازی یادگیری دارند، اما بار سنگین سازگاری و انطباق را بر دوش مجریان اصلی سیستم آموزشی، یعنی معلمان، قرار می دهند. نقش معلم از یک انتقال دهنده دانش به تسهیل کننده یادگیری با ابزارهای پیچیده تغییر یافته، و این تغییر در بستر سرعت بالای نوآوری، منجر به ظهور و تشدید پدیده استرس شغلی شده است.بیان مسئله و هدف:مسئله محوری این مقاله، تحلیل و تبیین این واقعیت است که چگونه سرعت غیرقابل توقف تغییرات در فناوری آموزشی، عوامل تنش زای جدیدی را برای معلمان ایجاد می کند. این استرس نه تنها ریشه در فقدان سواد دیجیتال یا دانش فنی دارد، بلکه ناشی از عوامل سازمانی (مانند نبود پشتیبانی فنی کافی و آموزش های غیرموثر) و عوامل روانشناختی (مانند ترس از شکست فناوری در حین تدریس و اختلال در مرزهای کار و زندگی شخصی به دلیل دسترسی دائمی آنلاین) است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی، طبقه بندی و تحلیل عمق این عوامل تنش زای فناورانه (Technostressors) و بررسی پیامدهای آن ها بر سلامت روانی، رضایت شغلی و در نهایت، کیفیت تدریس معلمان ایرانی است. همچنین، این مقاله به دنبال ارائه یک چارچوب جامع از راهکارهای مدیریتی و حمایتی برای کاهش این فشارهاست.روش شناسی و ساختار تحلیل:این مقاله با اتخاذ یک رویکرد تحلیلی و مروری، ابتدا مبانی نظری استرس شغلی (بر اساس مدل هایی چون تقاضا-کنترل) را با مفهوم فناوری زدگی (Technostress) ادغام می کند. در بخش های میانی، عوامل استرس زا در سه سطح (سازمانی، فناوری محور و فردی) تشریح می شوند. بخش مهمی از تحلیل به بررسی فرسودگی شغلی ناشی از فشار استفاده دائمی از پلتفرم ها، لزوم یادگیری مستمر ابزارهای جدید (که اغلب بدون پشتیبانی کافی اتفاق می افتد) و احساس عدم کفایت حرفه ای در مواجهه با دانش آموزان مسلط به فناوری اختصاص دارد.یافته های کلیدی و نتیجه گیری:تحلیل نشان می دهد که بزرگترین عامل تنش زا، نه خود فناوری، بلکه فقدان همگامی سازمانی با سرعت تغییرات فناوری است. سیاست های آموزشی اغلب بر خرید و نصب ابزار متمرکز شده اند و توجه کافی به توسعه حرفه ای مستمر، متناسب با نیازهای فردی معلمان و ایجاد زیرساخت های پشتیبانی فنی قوی ندارند. نتیجه گیری مقاله تاکید می کند که برای حفظ معلمان به عنوان ستون فقرات نظام آموزشی و جلوگیری از فرسودگی شغلی گسترده، نهادهای آموزشی باید به طور اضطراری رویکرد خود را از «اجبار به استفاده از فناوری» به «توانمندسازی و حمایت جامع از معلمان در مواجهه با آن» تغییر دهند. راهکارهای پیشنهادی شامل تدوین برنامه های آموزشی انعطاف پذیر، فراهم کردن پشتیبانی فنی سریع و ایجاد فرهنگ سازمانی حامی پذیرش فناوری است تا فناوری از یک عامل تنش زا به یک اهرم حمایتی تبدیل شود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
اسماعیل محمودی
لیسانس دبیری الهیات دانشگاه آزاد جیرفت
طاهره بنی اسد
لیسانس رشته زبان ادبیات فارسی دانشگاه آزاد کرمان
الهام تاجیک
کارشناسی ارشد شیمی معدنی دانشگاه پیام نور واحد کرمان
صالحه براهویی
لیسانس آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان شهید باهنر