تاثیر شبکه های عصبی ، دردسترس بودن و قابلیت دسترسی بر ایجاد ارزش قطعات صنعتی از طریق اصالت دیجیتالی با تعدیلگری مجوز دیجیتالی و اقدام کارافرینانه در بازاریابی صنعتی صنایع مادر تخصصی ایران

این پژوهش با هدف بررسی تاثیر شبکه های عصبی در دسترس بودن و قابلیت دسترسی بر ایجاد ارزش قطعات صنعتی از طریق اصالت دیجیتالی و با نقش تعدیلگری مجوز دیجیتالی و اقدام کارآفرینانه در بازاریابی صنعتی صنایع مادر تخصصی ایران انجام شده است. در این تحقیق شبکه های عصبی به عنوان یکی از فناوری های کلیدی در پردازش داده های پیچیده و پیش بینی تقاضای بازار در نظر گرفته شده اند که می توانند با ارتقای کارایی کاهش هزینه ها و بهبود کیفیت ارزش قطعات صنعتی را افزایش دهند. همچنین، مفهوم در دسترس بودن و قابلیت دسترسی به عنوان دو بعد مهم در فرآیند بازاریابی صنعتی بررسی شده اند که نقش کلیدی در افزایش رضایت مشتریان و کاهش ریسک توقف تولید دارند. در این پژوهش جامعه آماری شامل ۱۲۰ نفر از متخصصان و خبرگان بازاریابی صنعتی در شرکت های مادر تخصصی ایران بوده است که داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار آموس و روش معادلات ساختاری انجام گرفت. برای بررسی نرمال بودن متغیرها از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و برای تایید مدل پیشنهادی از آزمونهای KMO و بارتلت استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان داد که تمامی فرضیه های تحقیق معنادار بوده و تاثیر مثبت شبکه های عصبی، در دسترس بودن و قابلیت دسترسی بر ایجاد ارزش قطعات صنعتی از طریق اصالت دیجیتالی مورد تایید قرار گرفت. علاوه بر این نقش تعدیل گری مجوز دیجیتالی و اقدام کارآفرینانه در تقویت این روابط به اثبات رسید. یافته ها حاکی از آن است که بهره گیری از فناوری های نوین همچون شبکه های عصبی در کنار مدیریت هوشمندانه منابع و به کارگیری مجوزهای دیجیتالی می تواند به شکل معناداری موجب افزایش نوآوری، بهبود عملکرد بازاریابی و ارتقای ارزش آفرینی در صنایع مادر تخصصی ایران شود این نتایج ضمن تقویت مبانی نظری مرتبط با بازاریابی صنعتی توصیه های کاربردی مهمی برای مدیران و سیاست گذاران صنعتی کشور ارائه می کند.

کلیدواژه ها:

شبکه های عصبی ، دردسترس بودن ، قابلیت دسترسی ، اصالت ، دیجیتالی ، مجوز دیجیتالی ، اقدام کارآفرینانه ، بازاریابی صنعتی