تحلیل تطبیقی مدلهای گونه شناسی ذی نفعان در آموزش عالی با رویکرد SWOT

با توجه به تعدد و تنوع ذی نفعان در موسسات آموزش عالی، شناخت دقیق ابزارهای طبقه بندی آنها برای مدیریت کارآمد ضروری است. هدف اصلی این پژوهش انجام یک تحلیل نظام مند و تطبیقی بر مدلهای مطرح گونه شناسی ذینفعان از جمله مدل میچل و همکاران، فیلیپس ماتریس قدرت-علاقه و PSTM با استفاده از چارچوب تحلیلی SWOT می باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مرور جامع ادبیات تحقیق است که طی آن ویژگی های کلیدی هر مدل استخراج و سپس در ماتریس SWOT نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان دهنده مزایا و معایب مشخص در هر مدل است؛ به عنوان مثال، مدل میچل با وجود رویکردی جامع و پویا در اجرا با پیچیدگی هایی همراه است، در حالی که ماتریس قدرت-علاقه با وجود سادگی و کاربردپذیری بالا خطر ساده سازی بیش از حد روابط پیچیده ذینفعان را به همراه دارد. نتایج این تحلیل مقایسه ای یک دیدگاه شفاف از قابلیت ها و محدودیت های هر مدل ارائه می دهد و به مدیران و پژوهشگران حوزه آموزش عالی کمک می کند تا بسته به شرایط، اهداف استراتژیک و منابع در دسترس، خودآگاهانه ترین ابزار را برای تحلیل ذینفعان انتخاب نمایند.

کلیدواژه ها:

گونه شناسی ذی نفعان ، تحلیل SWOT ، آموزش عالی ، مدیریت استراتژیک