ادغام مدل فرهنگ سازمانی OCI با فناوری های هوش مصنوعی برای تحلیل پیش بینی محور و بهبود فرهنگ سازمانی: مطالعه موردی شرکت سپاهان مپنا

فرهنگ سازمانی به عنوان یکی از عوامل کلیدی در شکل دهی به رفتار و عملکرد سازمانی، نقش تعیین کننده ای در تحقق اهداف استراتژیک دارد. مدل Organizational Culture Inventory (OCI) با سنجش کمی ابعاد رفتاری فرهنگ سازمان، چارچوبی معتبر برای تحلیل ساختاری فرهنگ فراهم می کند. در این پژوهش، با هدف ارتقای دقت و کارایی تحلیل فرهنگ سازمانی، مدل OCI با فناوری های هوش مصنوعی و الگوریتم های یادگیری ماشین تلفیق شده است. رویکرد تحقیق، ترکیبی و مبتنی بر داده های پرسشنامه ای کارکنان شرکت سپاهان مپنا است که پس از پردازش داده ها، از الگوریتم های پیشرفته ای مانند شبکه عصبی مصنوعی، درخت تصمیم و خوشه بندی برای استخراج الگوهای فرهنگی استفاده شده است. نتایج مدل پیشنهادی نشان داد که تحلیل داده محور فرهنگ سازمانی، امکان پیش بینی پیامدهای رفتاری و تعهد سازمانی را با دقت بالاتر فراهم می کند و به مدیران منابع انسانی ابزارهای تحلیلی قدرتمندی برای اتخاذ تصمیمات راهبردی می دهد. همچنین، پیاده سازی این مدل موجب افزایش رضایت شغلی، بهبود تعهد سازمانی و ارتقاء عملکرد کارکنان گردیده است. این تحقیق تاکید می کند که ادغام مدل های نظری معتبر فرهنگ سازمانی با فناوری های نوین هوش مصنوعی، مسیر تحول دیجیتال منابع انسانی و ایجاد مزیت رقابتی پایدار را تسریع می کند. پیشنهادهای پژوهش شامل توسعه الگوریتم های یادگیری عمیق، تعمیم کاربرد مدل در حوزه های متنوع منابع انسانی و طراحی داشبوردهای تحلیلی تعاملی برای مدیران است. این مطالعه نقش هوش مصنوعی را در تحول ساختاری فرهنگ سازمانی و بهبود فرآیندهای مدیریت منابع انسانی به روشنی نشان می دهد و الگویی عملیاتی برای سازمان های پیشرو ارائه می کند.

کلیدواژه ها:

فرهنگ سازمانی ، مدلOCI ، هوش مصنوعی ، یادگیری ماشین ، تحلیل داده ، تحول دیجیتال