بررسی حقوق مکتسبه اشخاص ثالث و تاثیر انحلال عقود بر آن

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 134

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IJCONF21_061

تاریخ نمایه سازی: 14 مهر 1404

چکیده مقاله:

نسبی بود قراردادها بعنوان یک اصل شناخته می شود و بدین معناست که قرارداد نسبت به طرفین آن موثر می باشد. لکن طرفین عقد این امکان را دارند که مستقلا یا در قالب شرط ضمن عقد برای اشخاص ثالث حقی را در نظر بگیرند، این امر در واقع استثنائی بر اصل نسبی بودن قراردادها محسوب می شود. هنگامی که عقد منحل می شود، شروط ضمن آن نیز منحل می شود. طبیعی است حق ثالث که از این عقد نشات گرفته نیز به تبع انحلال عقد از بین رفته و نیروی الزام آور خود را از دست بدهد. لکن باید بدانیم بین امکان ایجاد حق با امکان اسقاط آن تلازمی وجود ندارد. طرفین عقد نمی توانند حقی را که در ابتدا باعث بوجود آمدن آن شده اند را از بین ببرند، چرا که این امر مخالف حق مکتسبه ثالث می باشد، لذا اگر متعاقدین عقد را اقاله کنند، هیچ خللی در تعهد به نفع ثالث ایجاد نمی شود. اصولا تعهد به نفع ثالث لازم می باشد مگر متعاقدین بر خلاف آن تراضی کرده باشند، مانند آن که طرفین در ضمن عقد جایزی تعهدی به نفع ثالث کرده باشند که در صورت انحلال عقد جایز، ثالث دیگر حقی نخواهد داشت و یا اینکه حق نامستقر برای اشخاص ثالث در عقود لازم ذکر نیز شود که انحلال عقد لازم نیز سبب از بین رفتن حق مذکور می گردد. حال اگر تعهد به نفع ثالث در ضمن عقود لازم درج شود، باید بین انحلال عقد از طریق خیاراتی که طرفین در قرارداد گنجانده اند و خیاراتی که در قانون ذکر شده تفاوت قائل شویم. در مورد نخست اراده طرفین بر این بوده تا حق نامستقری را برای ثالث قرار دهند که با انحلال عقد از میان برود و همچنین در مورد دوم ظاهر اراده دو طرف بر این بوده تا حق شخص ثالث مستقر باشد.

نویسندگان

حسام الدین برومند قهنویه

گروه حقوق، واحد تاکستان، دانشگاه آزاد اسلامی، تاکستان، ایران