پیش بینی رهبری استراتژیک بر اساس تاب آوری، رضایت شغلی و عدالت سازمانی مدیران مدارس ابتدایی استان قم

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 19

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_MEP-2-2_004

تاریخ نمایه سازی: 13 مهر 1404

چکیده مقاله:

مقدمه: رهبری استراتژیک به عنوان یکی از مولفه های کلیدی در مدیریت آموزشی، نقش تعیین کننده ای در جهت دهی به اهداف، سیاست ها و عملکرد مدارس ایفا می کند. در عصر تحولات سریع و پیچیده، مدیران مدارس نیازمند مهارت هایی هستند که فراتر از مدیریت روزمره بوده و بتوانند با نگاهی بلندمدت، مسیر توسعه و بهبود کیفیت آموزشی را ترسیم کنند. در این راستا، پژوهش هایی که به بررسی عوامل موثر بر رهبری استراتژیک می پردازند، می توانند به شناخت بهتر ویژگی های لازم برای مدیران موفق کمک کنند. پژوهش حاضر نیز در همین چارچوب، به بررسی سه مولفه مهم یعنی تاب آوری، رضایت شغلی و عدالت سازمانی پرداخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و پیش بینی رهبری استراتژیک مدیران مدارس ابتدایی دوره اول و دوم استان قم، به تحلیل نقش سه مولفه روان شناختی و سازمانی یعنی تاب آوری، رضایت شغلی و عدالت سازمانی پرداخته است.

مواد و روش ها: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی–پیمایشی با رویکرد همبستگی است. جامعه آماری شامل ۸۴۳ نفر از مدیران مدارس ابتدایی شهرستان قم بوده که از میان آن ها، با استفاده از نرم افزار GPower و بر اساس فرمول های آماری مربوط به حجم نمونه، تعداد ۱۱۹ نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل چهار پرسش نامه استاندارد بود که هر یک به سنجش یکی از متغیرهای پژوهش اختصاص داشتند. پایایی این ابزارها از طریق ضریب آلفای کرونباخ تایید شد که نشان دهنده اعتبار مناسب آن ها برای استفاده در پژوهش های علمی است. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. هدف از این تحلیل ها، بررسی رابطه بین متغیرهای مستقل (تاب آوری، رضایت شغلی، عدالت سازمانی) و متغیر وابسته (رهبری استراتژیک) بود.

نتایج و یافته ها: نتایج حاصل از مدل رگرسیونی نشان داد که مدل از نظر آماری معنادار است و توانسته است ۵۴٪ از واریانس رهبری استراتژیک را تبیین کند. این میزان از تبیین، نشان دهنده قدرت نسبی مدل در پیش بینی رفتار رهبری مدیران مدارس است. یکی از یافته های مهم این پژوهش آن بود که رضایت شغلی، برخلاف انتظار، نقش پیش بینی کننده ای در رهبری استراتژیک نداشت. این نتیجه می تواند نشان دهنده آن باشد که رضایت از شغل، اگرچه برای سلامت روانی و انگیزش فردی اهمیت دارد، اما الزاما به توانایی در اعمال رهبری استراتژیک منجر نمی شود. در مقابل، دو مولفه دیگر یعنی تاب آوری و عدالت سازمانی، رابطه مثبت و معناداری با رهبری استراتژیک داشتند. تاب آوری، به عنوان توانایی فرد در مواجهه با چالش ها، فشارها و بحران ها، نقش مهمی در تصمیم گیری های راهبردی و حفظ انسجام سازمانی ایفا می کند. مدیرانی که از سطح بالایی از تاب آوری برخوردارند، در شرایط دشوار قادر به حفظ آرامش، ارزیابی منطقی موقعیت ها و اتخاذ تصمیمات موثر هستند. این ویژگی ها، آن ها را به رهبرانی تبدیل می کند که می توانند در مسیر تحقق اهداف بلندمدت مدرسه، نقش آفرینی کنند. عدالت سازمانی نیز به عنوان ادراک کارکنان از انصاف در رفتارها، تصمیمات و توزیع منابع در سازمان، تاثیر قابل توجهی بر اعتماد، انگیزش و همکاری در محیط کاری دارد. مدیرانی که عدالت سازمانی را درک کرده و آن را در رفتارهای مدیریتی خود اعمال می کنند، زمینه ساز ایجاد محیطی مثبت، مشارکتی و هدف مند در مدرسه هستند. چنین محیطی، بستر مناسبی برای اعمال رهبری استراتژیک فراهم می آورد.

بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که برای ارتقاء سطح رهبری استراتژیک در مدارس ابتدایی، تمرکز بر توسعه تاب آوری و تقویت عدالت سازمانی در میان مدیران، از اهمیت بالایی برخوردار است. این دو مولفه نه تنها به بهبود عملکرد فردی مدیران کمک می کنند، بلکه موجب ارتقاء کیفیت تعاملات سازمانی، افزایش اعتماد کارکنان و تسهیل فرآیندهای تصمیم گیری راهبردی می شوند. در مقابل، عدم نقش آفرینی رضایت شغلی در پیش بینی رهبری استراتژیک، می تواند به عنوان یک هشدار برای سیاست گذاران آموزشی تلقی شود. شاید لازم باشد رضایت شغلی را نه به عنوان یک عامل مستقیم، بلکه به عنوان یک زمینه ساز غیرمستقیم برای بهبود سایر مولفه ها در نظر گرفت. با توجه به نتایج پژوهش، می توان پیشنهاداتی برای بهبود کیفیت مدیریت در مدارس ابتدایی ارائه داد. نخست آن که، طراحی برنامه های آموزشی برای تقویت تاب آوری مدیران می تواند نقش مهمی در ارتقاء توانمندی های راهبردی آنان ایفا کند. این برنامه ها می توانند شامل آموزش مهارت های مقابله با استرس، تصمیم گیری در شرایط بحرانی، و توسعه تفکر بلندمدت باشند. دوم، بازنگری در سیاست های سازمانی با هدف افزایش عدالت، شفافیت و مشارکت کارکنان، می تواند به ایجاد محیطی مثبت و انگیزشی در مدارس منجر شود. مدیرانی که عدالت را در تصمیم گیری ها رعایت می کنند، اعتماد و همکاری بیشتری از سوی معلمان و کارکنان دریافت خواهند کرد. سوم، ارزیابی های مدیریتی باید فراتر از شاخص های سنتی رفته و به سنجش ویژگی های روان شناختی و راهبردی مدیران بپردازند. این ارزیابی ها می توانند به شناسایی استعدادهای مدیریتی و طراحی مسیرهای توسعه حرفه ای کمک کنند.

نویسندگان

محمدرضا نعمتی

دانشجوی دکتری،رشته مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، قم، ایران

علی اکبر خوشگفتار مقدم

گروه مدیریت آموزشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، قم، ایران