مدل یابی معادلات ساختاری خلاقیت براساس رابطه امن معلم و دانش آموز با میانجی گری صفات شخصیتی
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
تاریخ نمایه سازی: 13 مهر 1404
چکیده مقاله:
مقدمه: خلاقیت و عوامل موثر بر آن از مهم ترین مسائلی است که نیاز است تا محققان، برنامه ریزان و همه دست اندرکاران آموزشی به آن توجه ویژه ای داشته باشند. یکی از اساسی ترین و مهم ترین هدف در این بخش، یادگیری و روش هایی جهت افزایش یادگیری دانش آموزان است. یادگیری خلاقیت، یکی از شیوه های نوین یادگیری است که توانسته است سطح دانایی و دانش را در جامعه بالا ببرد و جامعه ای که در آن گردش امور مبتنی بر دست آوردها، اطلاعات و شاخص های علمی باشد، جامعه دانش محور است که نمود آن در خیلی از جوامع امروزی آشکار است.در واقع می توان از خلاقیت به مثابه عاملی کلیدی در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و بالاخص تحصیلی افراد نام برد. چرا که به اعتقاد تورنس (۱۹۸۹)، انسان برای بقا و تداوم حیات سازمان ها در آینده، نیازمند بسط قدرت خلاق در کودکان امروز است. مطابق نظریات یادگیری اجتماعی می توان گفت که نگرش خلاق دانش آموزان یک یادگیری است که بر اثر تعامل معلم و دانش آموز به تدریج ایجاد می شود خلاقیت یک سازه یا یک پدیده واحد نیست بلکه یک مفهوم در قالب برچسب علمی است که برای اقدامات یا اعمال گوناگون و متنوع انسان، به کار می رود که می تواند منجر به نتایج جدید و یا ارزشمند شود. امروزه در مدارس و همه مراکز آموزش عالی، توجه به خلاقیت، نوآوری و تربیت افراد خلاق در سرلوحه برنامه های آموزشی و درسی قرار گرفته است بنابراین هدف از پژوهش حاضر مدل یابی معادلات ساختاری خلاقیت براساس رابطه امن معلم و دانش آموز با میانجیگری صفات شخصیتی بود.
روش ها : پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی، همخوانی و پیش بینی است و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان ۹-۱۲ سال مشغول به تحصیل در سال ۱۴۰۲ منطقه ۴ شهر تهران را تشکیل دادند. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت خوشه ای بود. برای انتخاب حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید که با استفاده از این فرمول ۴۰۰ نفر و با احتمال ریزش ۴۳۲ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. بعد از انتخاب نمونه، ابزارهای خلاقیت عابدی، رابطه معلم- دانش آموز موری و زوواک (۲۰۱۱) و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت نئو(فرم کوتاه) کاستا و مک کری (۱۹۹۲) در بین آنان اجرا گردید. جهت پاسخ دادن به فرضیه های پژوهشی از آزمون های آماری ضریب همبستگی، رگرسیون و جهت بررسی برازش داده ها با مدل مفهومی از روش آماری معادلات ساختاری استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss۲۶ و ۲۴AMOS استفاده شد.
یافته ها: با توجه به نتایج می توان دریافت که میان متغیرهای مدل فرضیه ای پژوهش همبستگی معناداری در سطوح اطمینان ۹۹ درصد (۰۱/۰>P) و ۹۵ درصد (۰۵/۰>P) برقرار است و می توان از مدل معادلات ساختاری استفاده نمود. قبل از تحلیل داده های مربوط به فرضیه ها، برای اطمینان از این که داده های این پژوهش مفروضه های زیربنایی مدل معادلات ساختاری را برآورد می کنند، به بررسی آن ها پرداخته شد. بدین منظور پنج مفروضه معادلات ساختاری شامل، داده های گمشده، بررسی داده های پرت تک متغیری و چندمتغیری، نرمال بودن تک متغیری، نرمال بودن چندمتغیری و هم خطی چندگانه مورد بررسی قرار گرفت.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که خلاقیت بر اساس رابطه امن معلم و دانش آموز با میانجی گری صفات شخصیتی قابل پیش بینی است. در تببین یافته های پژوهش می توان گفت که معلمان به دلیل استفاده از روش های جدید تدریس و تعامل امن و سازنده با دانش آموز، بیشتر از سبک های تعاملی استفاده می کنند. از این رو با افزایش میزان رابطه امن معلم و دانش آموز، خلاقیت افزایش می یابد و معلمانی که تعامل مناسب دارند بهتر می توانند دانش آموزان را در فعالیت های خلاق سهیم سازند. در میان عوامل متعدد، رابطه امن معلم و دانش آموز در پرورش خلاقیت دانش آموزان بسیار مهم است. اثر تعامل معلم در کلاس درس از دو جنبه قابل بررسی است: رابطه عاطفی با دانش آموز و رابطه آموزشی و یادگیری. ایجاد شرایط مناسب برای خلاقیت مستلزم آن است که معلم جوی صمیمانه و مطمئن در کلاس درس ایجاد کند. به طوری که دانش آموز بتواند با احساس امنیت عقاید و نظرات خود را ابزار دارد. نتایج تحقیقات انجام شده، بیانگر آن است که معلمانی که تعامل مناسبی با دانش آموزان دارند؛ شاگردان خلاق تری پرورش می دهند. همچنین معلمانی که از شخصیتی گرم، صمیمی و پذیرنده برخوردارند، امکان افزایش خلاقیت را فراهم می آورند. بنابراین با توجه به تاثیر معنادار رابطه امن معلم و دانش آموز بر خلاقیت و صفات شخصیتی دانش آموزان، پیشنهاد می شود برنامه آموزش شناختی ارتقای خلاقیت، به عنوان بخشی از برنامه های ضمن خدمت مشاوران مدارس قرار گیرد، تا بتواند با بهره گیری از آن، سطح انگیزش دانش آموزان را ارتقاء داده و درگیری تحصیلی در آنان افزایش یابد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
گروه روانشناسی تربیتی، واحد قم، دانشگاه آزاد اسلامی، قم ، ایران
استاد گروه آموزش بهداشت و ارتقا سلامت، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران
گروه ریاضی، واحد قم ، دانشگاه آزاد اسلامی، قم، ایران