تاثیر آموزش قصص قرآنی بر هوش معنوی کودکان ۴-۶ ساله

این پژوهش با هدف تعیین تاثیر آموزش قصص قرآنی بر هوش معنوی کودکان ۴-۶ ساله انجام شد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این تحقیق کلیه کودکان دختر و پسر ۴-۶ ساله در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ به تعداد ۵۴۰ نفر (۲۹۰ دختر و ۲۵۰ پسر بود که ۳۰ نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به طور مساوی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند جلسات آموزشی قصص قرآنی برگرفته از یاری قلی و خسروشاهی (۱۳۹۹) ۱۰ جلسه هر هفته دو جلسه ۴۰ دقیقه ای برای گروه آزمایش برگزار شد و گروه آزمایش و کنترل قبل و بعد از آموزش مورد آزمون قرار گرفتند. از پرسشنامه استاندارد هوش معنوی بدیع و همکاران (۱۳۸۹) به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد. به منظور آزمون فرضیه ها از تجزیه و تحلیل کوواریانس (آنکوا) و و نرم افزار ۲۳SPSS استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها در سطح معناداری ۰۵/۰ نشان داد که آموزش قصص قرآنی بر هوش معنوی و ابعاد آن (تفکر کلی و بعد اعتقادی توانایی مقابله و تعامل با مشکلات خودآگاهی و عشق و علاقه پرداختن به سجایای اخلاقی) در کودکان ۴ - ۶ ساله تاثیر معنادار دارد. بنابراین کاربرد قصه گویی با موضوع قصص قرآنی به عنوان الگویی موثر برای ارتقای هوش معنوی کودکان پیشنهاد میشود

کلیدواژه ها:

قصص ، قرآنی ، هوش معنوی ، کودکان