تحلیل نفوذ زبان فارسی در اصطلاحات فرهنگی و ادبی زبان های آسیای میانه

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 41

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CPESCONF25_266

تاریخ نمایه سازی: 13 مهر 1404

چکیده مقاله:

زبان فارسی به عنوان یکی از زبان های باستانی و فرهنگی منطقه، نقش مهمی در شکل دهی و غنای زبان ها و ادبیات کشورهای آسیای میانه داشته است. این تاثیرات نه تنها در سطح واژگان و دستور زبان، بلکه در اصطلاحات فرهنگی، ضرب المثل ها، کنایات و ابیات ادبی مشهود است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل نفوذ زبان فارسی در اصطلاحات فرهنگی و ادبی زبان های آسیای میانه، به ویژه در کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و قرقیزستان انجام شده است. اهمیت این مطالعه از آن جهت است که شناخت میزان و نوع نفوذ زبان فارسی می تواند در تقویت روابط فرهنگی، توسعه مطالعات تطبیقی و حفظ میراث فرهنگی مشترک مفید باشد. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوای کیفی است و داده ها از طریق جمع آوری کتاب ها و متون ادبی کلاسیک و معاصر، فرهنگ های اصطلاحات، مقالات پژوهشی و منابع اینترنتی معتبر گردآوری شد. در این تحقیق، اصطلاحات فارسی واردشده به زبان های آسیای میانه به سه دسته اصلی تقسیم شدند: ۱) اصطلاحات روزمره و محاوره ای، ۲) اصطلاحات ادبی و شعرگونه، ۳) اصطلاحات فرهنگی و مذهبی. همچنین، سعی شد نقش تاریخی، اجتماعی و ادبی هر اصطلاح مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان داد که زبان فارسی بیشترین تاثیر خود را در حوزه ادبیات، شعر، ضرب المثل و مفاهیم اخلاقی و اجتماعی گذاشته است. برای مثال، بسیاری از ضرب المثل ها و اصطلاحات اخلاقی در زبان های تاجیکی و ازبکی مستقیما از فارسی اقتباس شده اند و در متون ادبی کلاسیک و معاصر این کشورها استفاده می شوند. همچنین، مشاهده شد که برخی از اصطلاحات فارسی، در طول زمان با تغییرات معنایی و ساختاری همراه شده و به شکل محلی درآمده اند، اما هنوز می توان ریشه فارسی آن ها را شناسایی کرد. یکی از مهم ترین یافته ها این بود که نفوذ زبان فارسی محدود به حوزه ادبی و فرهنگی نیست، بلکه در مباحث آموزشی، سیاسی و مذهبی نیز اثرگذار بوده است. این امر نشان می دهد که زبان فارسی به عنوان یک زبان مرجع، در شکل گیری فرهنگ و هویت زبانی و ادبی مردم آسیای میانه نقش تعیین کننده ای داشته است. علاوه بر این، پژوهش نشان داد که رابطه تاریخی و تبادل فرهنگی میان ایران و آسیای میانه، به گسترش این نفوذ کمک کرده و موجب شکل گیری شبکه ای از اصطلاحات مشترک شده است. نتایج پژوهش همچنین بیانگر این است که مطالعه تطبیقی زبان ها می تواند به کشف اشتراکات فرهنگی، تقویت فهم متقابل و ایجاد زمینه های آموزشی جدید کمک کند. از منظر آموزش زبان و ادبیات، شناخت اصطلاحات فارسی در زبان های آسیای میانه، می تواند ابزار ارزشمندی برای ترجمه، تدریس ادبیات تطبیقی و تحقیقات فرهنگی باشد. در نهایت، این پژوهش بر اهمیت حفظ و شناسایی اصطلاحات فارسی در زبان های آسیای میانه تاکید دارد و پیشنهاد می کند که پژوهش های آتی به تحلیل روند نفوذ فارسی در قرون مختلف و مقایسه تاثیر آن بر متون ادبی کلاسیک و معاصر پرداخته و نقش رسانه ها و آموزش های رسمی را در تداوم یا کاهش این نفوذ بررسی کنند.

نویسندگان

حمید مختاری

کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور واحد اهواز