کارآمدی رویکردهای استقرایی و قیاسی در آموزش دستور زبان پیامدهایی برای معلمان زبان انگلیسی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 11

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

HUMANITY11_197

تاریخ نمایه سازی: 13 مهر 1404

چکیده مقاله:

آموزش دستور زبان همواره به عنوان یکی از مباحث بنیادین در یادگیری زبان انگلیسی مورد توجه پژوهشگران و معلمان زبان بوده است. دو رویکرد اصلی در تدریس دستور زبان یعنی رویکرد استقرایی و قیاسی، هر یک مزایا و محدودیت های خاص خود را دارند و انتخاب میان آنها همواره چالشی اساسی در آموزش زبان محسوب می شود. در رویکرد استقرایی زبان آموزان از طریق مثال ها و فعالیت های تعاملی به کشف قواعد می پردازند، در حالی که در رویکرد قیاسی قواعد به طور مستقیم ارائه شده و سپس تمرین ها اجرا می شوند. مرور پژوهش های گذشته نشان می دهد که کارآمدی این رویکردها به عواملی همچون سطح زبانی زبان آموزان، سبک های یادگیری، و شرایط کلاس بستگی دارد. از منظر نظری این دو رویکرد ریشه در مکاتب مختلف یادگیری همچون رفتارگرایی، شناخت گرایی و سازنده گرایی دارند. نتایج مرور مطالعات بیانگر آن است که ترکیب هوشمندانه این دو رویکرد می تواند به یادگیری پایدارتر و موثرتر دستور زبان منجر شود. این مقاله ضمن بررسی ویژگی ها و جایگاه هر رویکرد به پیامدهای کاربردی آن برای معلمان زبان انگلیسی می پردازد و توصیه هایی برای انتخاب و به کارگیری رویکرد مناسب در کلاس درس ارائه می دهد. در پایان نیز شکاف های پژوهشی موجود شناسایی شده و مسیرهایی برای تحقیقات آینده پیشنهاد می گردد.

نویسندگان

گلستان رفیعی

دانش آموخته کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی واحد نجف آباد دانشگاه آزاد اسلامی، نجف آباد، ایران