عوامل ناکارآمدی زبان انگلیسی در متوسطه از منظر معلمان

پیشینه و اهداف پژوهش حاضر با توصیف ادراک و تجارب زیسته معلمان زبان انگلیسی از دلایل ناکارآمدی آموزش زبان انگلیسی در مقطع متوسطه انجام یافته است. روش ها: رویکرد مطالعه حاضر، کیفی و از نوع پدیدارشناسی توصیفی بود. شرکت کنندگان در پژوهش کلیه معلمان زبان انگلیسی مقطع متوسطه اول و دوم بودند که با روش نمونه گیری هدفمند ملاک محور انتخاب شدند و حجم آن با توجه به ماهیت پژوهش کیفی تا اشباع نظری داده ها (۱۸نفر) تعیین گردید. دادهها از طریق مصاحبه عمیق نیمه سازمان یافته گردآوری شد. روایی پژوهش حاضر از نوع روایی درونی بود که بدین منظور تحلیل دادهها توسط پژوهشگران به منظور نزدیک ساختن این تحلیل ها به معنای واقعی آنها انجام گردید سپس دادهها و تفسیر از آنها در اختیار خود معلمان که به عنوان شرکت کننده در پژوهش بودند قرار گرفت تا صحت داده ها و تفسیر از آن را تایید بکنند. برای افزایش پایایی پژوهش مصاحبه ها با یک برنامه قبلی در یک فضای مناسب و رعایت شرایط مصاحبه با راهنماییهای لازم و به دور از سوگیری و اعمال نظر شخصی انجام می گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش اسمیت (۱۹۹۵) استفاده شد. یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد که علل اصلی ناکارآمدی آموزش زبان انگلیسی از دیدگاه معلمان زبان انگلیسی شامل ناکارآمدی ساختاری نظام آموزشی زبان انگلیسی ناکارآمدی کتب درسی زبان انگلیسی، ناکارآمدی دانش آموزان ناکارآمدی معلمان، ناکارآمدی اولیا ناکارآمدی مسئولین و رسانه و راهکارها بودند که این مضمونها برگرفته از ۷۵ مفاهیم اولیه می باشند. نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که جهت بهبود شرایط آموزش زبان انگلیسی در مقطع متوسطه، ساختار نظام آموزشی و عناصر آن تغییر یابند.

کلیدواژه ها:

تجارب زیسته ، معلمان زبان انگلیسی ، ناکارآمدی آموزش