پیامدها، چالش ها و راهکارهای اثربخشی یادگیری مبتنی بر رسانه های اجتماعی در نظام آموزشی

ادغام یادگیری مبتنی بر رسانه های اجتماعی در نظام آموزشی، مجموعه ای پیچیده از پیامدهای مثبت و منفی را به همراه داشته و چالش های متعددی را فراروی دستیابی به اثربخشی آموزشی قرار داده است. این مقاله مروری با هدف تحلیل این سه وجه کلیدی – پیامدها، چالش ها و راهکارها – به بررسی جامع ادبیات موضوع می پردازد. پیامدهای این نوع یادگیری در ابعاد شناختی (دسترسی به اطلاعات در مقابل یادگیری سطحی)، عاطفی (افزایش انگیزه در مقابل اضطراب اجتماعی) و اجتماعی (تقویت همکاری در مقابل زورگویی سایبری) مورد واکاوی قرار می گیرد. چالش های اصلی که مانع تحقق کامل پتانسیل این ابزارها می شوند، در سه سطح شناسایی شده اند: چالش های پداگوژیک، شامل فقدان مدل های تدریس موثر و دشواری در ارزشیابی؛ چالش های ساختاری، نظیر شکاف دیجیتال و نبود سیاست های حمایتی؛ و چالش های مربوط به یادگیرنده، از جمله ضعف در خودتنظیمی و سواد دیجیتال. در نهایت، این مقاله بر ارائه راهکارهای عملی برای غلبه بر این چالش ها متمرکز می شود. راهکارهای کلیدی شامل سرمایه گذاری گسترده در توسعه حرفه ای معلمان مبتنی بر چارچوب TPACK، ادغام آموزش "شهروندی دیجیتال" به عنوان یک مولفه اصلی در برنامه درسی، تدوین سیاست های استفاده قابل قبول و منعطف در سطح مدرسه، و به کارگیری استراتژی های آموزشی فعال مانند یادگیری پروژه محور است. نتیجه گیری اصلی این است که اثربخشی یادگیری مبتنی بر رسانه های اجتماعی یک امر تصادفی نیست، بلکه محصول یک طراحی آموزشی هوشمندانه، هدفمند و همه جانبه است که نیازمند تلاش هماهنگ سیاست گذاران، مدیران، معلمان و دانش آموزان می باشد.

کلیدواژه ها:

یادگیری مبتنی بر رسانه های اجتماعی ، اثربخشی آموزشی ، چالش های فناوری در آموزش ، راهکارهای آموزشی ، شهروندی دیجیتال ، سیاست گذاری آموزشی