رابطه رضایت شغلی دبیر زبان انگلیسی با کیفیت تدریس و عملکرد دانش آموزان

رضایت شغلی یکی از مولفه های بنیادین در تحلیل و ارتقاء نظام های آموزشی به شمار می آید که می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت تدریس و در نهایت بر عملکرد تحصیلی زبان آموزان تاثیرگذار باشد. دبیران زبان انگلیسی، به دلیل مواجهه با چالش های خاص آموزش زبان دوم نظیر تنوع نیازها و سبک های یادگیری فراگیران، محدودیت منابع، تغییرات سریع در استانداردهای آموزشی و فشارهای ارزشیابی، حساسیت ویژه ای نسبت به کیفیت محیط کار و عوامل انگیزشی دارند. نظریه های روان شناسی کار از جمله مدل دو عاملی هرزبرگ و نظریه برابری آدامز تاکید می کنند که رضایت شغلی حاصل تعامل پویای عوامل درونی (مانند تحقق نیاز به خودکارآمدی، کسب منزلت حرفه ای، فرصت رشد فردی) و عوامل بیرونی (مانند شرایط فیزیکی کار، حمایت سازمانی، سیاست های عادلانه مدیران) است.بر اساس دیدگاه های نوین در آموزش زبان، از جمله رویکرد ارتباطی (CLT)، سازنده گرایی (Constructivism) و نظریه خودتعیین گری (Self-Determination Theory)، میزان مشارکت فعال، انگیزش درونی و خلاقیت دبیر به شدت تحت تاثیر احساس رضایت شغلی قرار دارد. دبیرانی که سطوح بالاتری از رضایت شغلی را تجربه می کنند، تمایل بیشتری به بهره گیری از روش های متنوع تدریس، طراحی ارزیابی های مستمر و ارائه بازخوردهای غنی و سازنده دارند و در نتیجه، کیفیت تعاملات کلاسی، وضوح اهداف آموزشی، مدیریت زمان و استفاده از منابع آموزشی ارتقاء می یابد.از سوی دیگر، کیفیت تدریس نه تنها بر فرآیند یادگیری تاثیر مستقیم دارد بلکه به عنوان متغیر میانجی، اثر رضایت شغلی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تقویت می کند. عملکرد تحصیلی زبان آموزان، که با شاخص هایی همچون پیشرفت در مهارت های چهارگانه (شنیداری، گفتاری، خواندن و نوشتن)، بهبود نمرات، افزایش اعتمادبه نفس زبانی و کاهش اضطراب ارتباطی سنجیده می شود، در محیط هایی که دبیران از حمایت های حرفه ای، امنیت شغلی و فرصت توسعه تخصصی برخوردارند، به طور معناداری ارتقاء می یابد. یافته های پژوهش های داخلی و خارجی نشان داده اند که معلمان راضی با انگیزش بالا، توانایی ایجاد فضای یادگیری مثبت، باثبات و الهام بخش را دارند که موجب افزایش درگیری شناختی و عاطفی دانش آموزان می شود.از جنبه روش شناختی، بررسی این رابطه اغلب با رویکرد همبستگی یا مدل یابی معادلات ساختاری انجام می شود و متغیرهایی نظیر تجربه کاری، میزان بار تدریس، حمایت سازمانی، و فرصت های توسعه حرفه ای به عنوان عوامل تعدیل گر مدنظر قرار می گیرند. تبیین دقیق این پیوندها می تواند پیامدهای کاربردی مهمی برای سیاست گذاران آموزشی، مدیران مدارس و طراحان برنامه های تربیت معلم داشته باشد. این یافته ها می توانند در جهت تدوین سیاست هایی برای ارتقاء شرایط شغلی دبیران زبان انگلیسی، اجرای برنامه های آموزش ضمن خدمت، بهبود نظام پاداش دهی و فراهم کردن فرصت های رشد حرفه ای به کار روند، که نهایتا به بهبود کیفیت آموزش زبان انگلیسی و ارتقاء عملکرد تحصیلی زبان آموزان منجر می شود.

کلیدواژه ها:

رضایت شغلی ، کیفیت تدریس ، عملکرد تحصیلی ، دبیر زبان انگلیسی ، انگیزش شغلی ، آموزش زبان دوم