تحلیل تطبیقی روش های سنتی و نوین در تدریس عربی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 40
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PJLCONFE01_5945
تاریخ نمایه سازی: 6 مهر 1404
چکیده مقاله:
تدریس زبان عربی به عنوان یکی از زبان های زنده جهان و زبان قرآن کریم، در نظام های آموزشی کشورهای اسلامی و بسیاری از مراکز علمی جهان، جایگاه ویژه ای دارد. اما شیوه های مورد استفاده برای آموزش این زبان، در گذر زمان، دستخوش تغییرات بنیادین شده اند. این مقاله با رویکرد تحلیلی-تطبیقی، به بررسی و مقایسه دو حوزه اصلی یعنی «روش های سنتی» و «روش های نوین» در تدریس عربی می پردازد و هر یک را از منظر اهداف آموزشی، محتوا، ابزار، شیوه ارزشیابی، و میزان تاثیرگذاری بر مهارت های چهارگانه زبان (شنیدن، گفتن، خواندن، نوشتن) تحلیل می کند.در بخش روش های سنتی، روش هایی چون تدریس مبتنی بر ترجمه و دستور (Grammar-Translation Method)، حفظ متون کهن، قرائت مستقیم قرآن و متون دینی، آموزش بر پایه قاعده محوری و تکرار شفاهی، و استفاده محدود از نوشتار خلاق، بررسی شده است. این روش ها با وجود تاکید بر دقت دستور و صحت قرائت، غالبا روند یادگیری را کندتر و مهارت ارتباطی دانش آموز را ضعیف تر می کنند، اما در تقویت فهم متون کلاسیک عربی و استحکام علمی نحو و صرف بسیار موثرند. همچنین ابعاد فرهنگی و ارزشی این رویکرد، نقش مهمی در انتقال میراث زبانی-دینی داشته است.در بخش روش های نوین، رویکردهای ارتباطی (Communicative Approach)، آموزش مبتنی بر وظیفه (Task-Based Learning)، استفاده از فناوری های آموزشی و چندرسانه ای، یادگیری فعال و مشارکتی، و بهره گیری از منابع متنوع غیرکلاسیک (مانند اخبار، پادکست ها، فیلم و شبکه های اجتماعی عربی) مورد تحلیل قرار گرفته اند. این روش ها بر تعامل زنده زبان آموز با زبان، افزایش انگیزه یادگیری، تقویت مهارت گفتاری و شنیداری، و نزدیک کردن آموزش به زبان واقعی روزمره تمرکز دارند. با این حال، چالش هایی مانند ضعف در پوشش عمیق مباحث دستور و عدم توجه شایسته به متون دینی و ادبی کلاسیک، در برخی برنامه های مدرن دیده می شود.تحلیل تطبیقی نشان می دهد که هیچ یک از دو رویکرد به تنهایی قادر به تحقق جامع اهداف آموزش عربی نیستند، بلکه ترکیب هم افزای عناصر منتخب از هر دو روش می تواند نتایج بهینه تری دربر داشته باشد. برای مثال، بهره گیری از تکنولوژی و روش های تعاملی در کنار آموزش دقیق قواعد و تفسیر متون دینی و ادبی، موجب می شود زبان آموز هم بر توان ارتباطی روزمره مسلط شود و هم عمق علمی-فرهنگی زبان را درک کند.نتیجه گیری کلی مقاله آن است که طراحی راهبردهای آموزشی دوسویه، که هم ارزش های سنتی را حفظ کند و هم امکان بهره برداری از فرصت های نوین آموزشی را فراهم آورد، بهترین مسیر برای ارتقای کیفیت تدریس عربی در محیط های آموزشی گوناگون است. به همین منظور، پیشنهاد می شود برنامه های درسی، با تکیه بر پژوهش های روان زبان شناسی، نیازسنجی زبان آموزان، و استفاده از مدل های ترکیبی، بازنگری و به روزرسانی شوند تا بتوانند به اهداف دینی، علمی و ارتباطی این زبان، همزمان پاسخ دهند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
رقیه صفوی کوهساره
دبیر عربی