عنوان: بررسی اثربخشی ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی
محل انتشار: اولین همایش بین المللی پیشروان تعلیم و تربیت
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 59
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EDULEADCONF01_2211
تاریخ نمایه سازی: 5 مهر 1404
چکیده مقاله:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ارزشیابی توصیفی در مقطع ابتدایی انجام شده است. با توجه به اهمیت و جایگاه کلیدی ارزشیابی در نظام آموزشی و نقش آن در بهبود کیفیت یادگیری، ضرورت دارد که شیوه های سنجش و ارزیابی متناسب با اهداف تربیتی و نیازهای روان شناختی دانش آموزان طراحی و اجرا شود. در دهه های اخیر، انتقادهای فراوانی به نظام نمره محور سنتی وارد شده است؛ چرا که این نظام با تاکید بر نتایج کمی و آزمون های پایانی، اغلب جنبه های فرایندی یادگیری، رشد عاطفی، انگیزش درونی، خلاقیت و اعتمادبه نفس را نادیده می گیرد. در همین راستا، رویکرد «ارزشیابی توصیفی» به عنوان بدیلی اصلاح گر برای نظام ارزشیابی سنتی مطرح شده است که تلاش می کند فرایند یادگیری را به صورت مستمر، جامع، کیفی و انسانی مورد سنجش قرار دهد.در ارزشیابی توصیفی، محور اصلی توجه از «نتیجه» به «فرایند یادگیری» تغییر می یابد. در این رویکرد، به جای ارائه نمرات کمی، معلمان با استفاده از بازخوردهای توصیفی، چک لیست ها، پوشه های کار (Portfolio)، و گزارش های مستمر، به تحلیل رفتار یادگیری، پیشرفت فردی، نقاط قوت و ضعف، و نحوه تعامل دانش آموز با محیط یادگیری می پردازند. این روش علاوه بر ارتقای کیفیت یادگیری شناختی، در پرورش جنبه های عاطفی و اجتماعی دانش آموزان نیز نقش موثری دارد.مطالعات انجام شده در سطح ملی و بین المللی نشان داده اند که اجرای ارزشیابی توصیفی در مقاطع ابتدایی، تاثیر چشمگیری بر بهبود انگیزش درونی، کاهش اضطراب امتحان، افزایش اعتمادبه نفس تحصیلی، رشد خودپنداره مثبت، افزایش مشارکت فعال در فرایند یادگیری، و تقویت ارتباط میان خانه و مدرسه دارد. همچنین، این نوع ارزشیابی موجب می شود که دانش آموزان به جای ترس از امتحان و تمرکز بر نمره، بر یادگیری واقعی و درک مفاهیم تمرکز کنند.از منظر معلمان، ارزشیابی توصیفی فرصتی فراهم می آورد تا شناخت عمیق تری از ویژگی های فردی، استعدادها، و نیازهای آموزشی هر دانش آموز به دست آورند و بر اساس آن برنامه ریزی آموزشی خود را اصلاح کنند. در این میان، والدین نیز به عنوان شرکای فرایند آموزشی، با دریافت بازخوردهای کیفی از وضعیت فرزند خود، درک دقیق تری از عملکرد او پیدا می کنند و در حمایت از یادگیری نقش فعال تری ایفا می نمایند.در این پژوهش، با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از یافته های پژوهش های داخلی و خارجی، به بررسی ابعاد مختلف اثربخشی ارزشیابی توصیفی پرداخته شده است. بدین منظور، منابع علمی مرتبط، گزارش های وزارت آموزش و پرورش، پژوهش های دانشگاهی، و تجربیات معلمان مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که اجرای موفق ارزشیابی توصیفی نیازمند آموزش و توانمندسازی معلمان، اصلاح نگرش والدین، تامین ابزارهای مناسب سنجش کیفی، و پشتیبانی ساختاری از سوی نظام آموزشی است.بر اساس تحلیل داده ها، ارزشیابی توصیفی علاوه بر بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان، موجب تقویت حس تعلق به مدرسه، افزایش انگیزه های درونی برای یادگیری، و ارتقای سلامت روانی می شود. همچنین، این شیوه با تاکید بر یادگیری مادام العمر، دانش آموزان را برای مواجهه با مسائل واقعی زندگی آماده تر می سازد. در مقابل، در نظام سنتی نمره محور، تمرکز بیش از حد بر نمرات، رقابت ناسالم و اضطراب، سبب کاهش انگیزه های درونی و یادگیری سطحی می شود.یافته های این پژوهش همچنین نشان می دهد که ارزشیابی توصیفی تاثیر بسزایی بر عدالت آموزشی دارد؛ چرا که با شناسایی دقیق نیازهای فردی و تفاوت های یادگیری، امکان آموزش متناسب با هر دانش آموز را فراهم می آورد. از سوی دیگر، این شیوه با کاهش برچسب گذاری های منفی (مانند «ضعیف» یا «زرنگ») از شکل گیری نگرش های منفی و احساس ناکارآمدی جلوگیری می کند.به طور کلی، نتایج حاصل از این مطالعه تایید می کند که ارزشیابی توصیفی به عنوان یک ابزار تحول آفرین در نظام آموزشی ابتدایی، قادر است اهداف کلان تعلیم و تربیت را که شامل رشد همه جانبه، شکوفایی استعدادها، تقویت تفکر انتقادی و ارتقای انگیزش درونی است، تحقق بخشد. البته تحقق کامل این اهداف نیازمند استمرار در اجرای این رویکرد، حمایت نهادی، تدوین دستورالعمل های اجرایی دقیق، و فرهنگ سازی در میان معلمان و والدین است.در پایان می توان گفت که ارزشیابی توصیفی نه تنها یک روش سنجش، بلکه یک فلسفه آموزشی است که یادگیری را فراتر از نمره، به عنوان فرایندی پویا، مستمر و انسانی می نگرد. بنابراین، استفاده از آن در مقطع ابتدایی، که پایه گذار نگرش ها و عادات یادگیری دانش آموزان است، می تواند زمینه ساز تحولی پایدار در نظام آموزش و پرورش باشد. کلیدواژه ها:ارزشیابی توصیفی، مقطع ابتدایی، اثربخشی آموزشی، انگیزش درونی، اضطراب امتحان، خودپنداره تحصیلی، یادگیری کیفی، عدالت آموزشی، یادگیری مادام العمر
نویسندگان
سید ماهان معینی
فرهنگی آموزش و پرورش