بررسی و ارزیابی نقش آموزش مبتنی بر هوشهای چندگانه در رشد متعادل دانش آموزان ابتدایی
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 54
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
RVCONF06_189
تاریخ نمایه سازی: 2 مهر 1404
چکیده مقاله:
در دنیای پرشتاب امروز که نیازمند انسانهایی، خلاق، متفکر و چندبعدی است، آموزش و پرورش دیگر نمی تواند صرفا انتقال حجم انبوهی از اطلاعات بسنده کند. رشد و پرورش دانش آموزان به شکلی متعادل و همه جانبه، مستلزم آن است که تفاوت های فردی در استعدادها، علایق و توانایی های یادگیری آنان به رسمیت شناخته شود و در طراحی و اجرای برنامه های آموزشی مورد توجه قرار گیرد. در این راستا، نظریه هوشهای چندگانه که توسط هاوارد گاردنر، روان شناس برجسته آمریکایی در دهه ۱۹۸۰ میلادی مطرح شد، یکی از تاثیرگذارترین دیدگاه ها در زمینه تحول آموزش و یادگیری به شمار می رود. گاردنر با نقد نگرش سنتی نسبت به مفهوم «هوش» که آن را محدود به توانایی های زبانی و ریاضی می دانست، مفهوم گسترده تری از هوش را معرفی کرد که شامل انواع مختلفی چون هوش زبانی-منطقی، ریاضی، موسیقایی، بدنی-جنبشی، میان فردی، درون فردی، فضایی و طبیعت گرا می شود. بر اساس این دیدگاه، هر دانش آموز دارای الگوی منحصر به فردی از هوش هاست و آموزش اثربخش باید این تنوع را در نظر گرفته و فرصت های یادگیری گوناگونی برای رشد انواع هوش ها فراهم آورد. آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه تلاش می کند با طراحی فعالیت های متنوع، متناسب با نیازها و علایق مختلف یادگیرندگان، زمینه بروز استعدادهای پنهان و شکوفایی توانمندی های آنان را فراهم سازد. این رویکرد می تواند به رشد متعادل تر ابعاد شناختی، هیجانی، اجتماعی و جسمانی دانش آموزان منجر شود و آنان را برای مواجهه موفق با چالش های زندگی آینده آماده کند. در این پژوهش که به شیوه مروری و با مطالعه کتابخانه ها و مراجعه به مقاله ها و تحقیقات چاپ شده و مطالب دیجیتالی گردآوری شده است، سعی بر آن شده که به بررسی و ارزیابی نقش آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه در رشد متعادل دانش آموزان ابتدایی شود. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که آموزش مبتنی بر هوش های چندگانه با شناسایی و پرورش ابعاد گوناگون استعدادهای دانش آموزان، زمینه ی رشد متعادل، شناختی، هیجانی، اجتماعی و جسمانی آنان را فراهم می کند و گامی موثر در جهت تحقق آموزش جامع محور و انسانی تر در دوره ی ابتدایی به شمار می آید.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
نازنین ایزانلو
معلم مقطع ابتدایی؛ اداره آموزش و پرورش شهرستان بجنورد
میلاد محمدپور
معلم مقطع ابتدایی؛ اداره آموزش و پرورش شهرستان بجنورد
آیناز یوسفی سنگانی
دانشجو معلم رشته کاردانی ابتدایی؛ اداره آموزش و پرورش شهرستان خواف
مبینا شاکری
معلم مقطع ابتدایی؛ اداره آموزش و پرورش شهرستان بجنورد