کلاس معکوس: تجربه ای نوین برای یادگیری عمیق و پایدار

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 52

فایل این مقاله در 25 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ESPE01_4330

تاریخ نمایه سازی: 27 شهریور 1404

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر با تمرکز بر مفهوم کلاس معکوس، در پی آن است که رویکردی نوین در عرصه آموزش دانشگاهی و مدرسه ای معرفی کند. کلاس معکوس به عنوان الگویی نوپدید در آموزش، درصدد برهم زدن ساختار سنتی کلاس درس است. در این روش، فرایند یادگیری از شکل خطی و یک سویه به صورت پویا، تعاملی و چندلایه درمی آید. در الگوی سنتی، معلم ارائه دهنده اصلی دانش است و دانشجو شنونده منفعل باقی می ماند، در حالی که در کلاس معکوس دانشجو پیش از جلسه درس با محتوای آموزشی آشنا می شود و در زمان کلاس به فعالیت های تحلیلی، تعاملی و مسئله محور می پردازد.این پژوهش نشان داد که کلاس معکوس بستر مناسبی برای یادگیری عمیق و پایدار فراهم می آورد. یادگیری زمانی عمیق می شود که دانشجو تنها به حفظ مطالب اکتفا نکند بلکه مفاهیم را درونی کند و در موقعیت های گوناگون به کار گیرد. کلاس معکوس با تغییر نقش معلم از انتقال دهنده صرف به راهنما و تسهیل گر، دانشجو را به مرکز فعالیت آموزشی می برد. در این حالت، یادگیرنده نه تنها شنونده بلکه جستجوگر، تحلیل گر و خلاق می شود.بر اساس نتایج بررسی، استفاده از کلاس معکوس موجب افزایش انگیزه یادگیری در دانشجویان گردید. آنان گزارش کردند که وقتی مسئولیت یادگیری به خودشان سپرده می شود، احساس تعهد بیشتری پیدا می کنند و با آمادگی به کلاس می آیند. همچنین مشارکت در بحث ها و کارهای گروهی به آنان فرصت داد تا دانسته های خود را تثبیت کنند و در محیطی امن به بیان ایده هایشان بپردازند. کلاس معکوس از منظر نظری با دیدگاه های یادگیری فعال و سازنده گرایی همخوانی دارد. این دیدگاه ها بر این باورند که یادگیری محصول تعامل فعال یادگیرنده با محیط است و تنها در صورت مشارکت فعال، معنا در ذهن تثبیت می شود. کلاس معکوس چنین شرایطی را فراهم می کند و یادگیرنده را از جایگاه منفعل به جایگاه کنشگر ارتقا می دهد. از منظر عملی، اجرای کلاس معکوس نیازمند تغییراتی در ساختار آموزش است. معلم باید محتوای درسی را در قالب منابع چندرسانه ای، فایل ویدئویی یا متون ساده در اختیار دانشجو قرار دهد. سپس زمان کلاس را به بحث، پرسش و پاسخ و حل مسئله اختصاص دهد. این امر مستلزم آن است که معلم مهارت های فناورانه و مدیریتی بیشتری داشته باشد و دانشجویان نیز آمادگی پذیرش مسئولیت یادگیری را بیابند. این پژوهش نشان داد که کلاس معکوس به بهبود تعامل میان دانشجو و معلم کمک می کند. در کلاس سنتی، ارتباط یک طرفه است و فرصت تعامل محدود باقی می ماند. اما در کلاس معکوس، زمان بیشتری برای گفت وگو و بازخورد اختصاص می یابد و همین امر سبب افزایش اعتماد به نفس و تقویت مهارت های ارتباطی دانشجویان می شود. از دیگر یافته های مهم پژوهش، تاثیر مثبت کلاس معکوس بر ماندگاری یادگیری بود. دانشجویانی که با این روش آموزش دیدند، توانستند مفاهیم را پس از مدت طولانی تر به یاد آورند. دلیل آن است که یادگیری آنان فعال و معنادار بوده است، نه سطحی و موقتی. این یافته نشان می دهد که کلاس معکوس می تواند در بهبود کیفیت آموزش در سطوح مختلف موثر باشد. کلاس معکوس همچنین فرصت مناسبی برای توجه به تفاوت های فردی دانشجویان فراهم می کند. در این الگو، هر دانشجو می تواند با سرعت و سبک یادگیری خود با محتوای آموزشی پیش از کلاس درگیر شود. این انعطاف پذیری کمک می کند که دانشجویان با توانایی های مختلف بتوانند از آموزش بهره مند شوند و فشار کمتری احساس کنند. با وجود مزایا، این پژوهش به برخی چالش ها نیز اشاره کرد. از جمله، نیاز به دسترسی همه جانبه به اینترنت و منابع دیجیتال، ضرورت آموزش معلمان برای استفاده از فناوری، و دشواری تغییر نگرش برخی دانشجویان که به شیوه های سنتی عادت کرده اند. با این حال، نتایج کلی نشان داد که مزایای کلاس معکوس بسیار بیشتر از محدودیت های آن است. در پایان می توان گفت که کلاس معکوس الگویی امیدبخش برای یادگیری عمیق و پایدار است. این روش توانست نقشی اساسی در ارتقای کیفیت آموزش ایفا کند و زمینه ای فراهم سازد تا دانشجویان نه تنها دانش نظری را فراگیرند بلکه مهارت های تفکر انتقادی، تحلیل، خلاقیت و همکاری را نیز پرورش دهند.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

راضیه احمدی

آموزگار