فهم (نظر) قضائی در تقابل با اعمال و وقایع حقوقی حین توصیف سبب

انعقاد و ارتکاب اعمال و وقایع حقوقی وابسته به متداعیین است، این دومورد بعلاوه قانون اسباب استحقاقی اصحاب دعوا را تعیین می کنند وهرکدام از آنها سعی دارد سبب را به گونه ای توصیف کند که دادگاه له او رای صادر کند، پذیرش توصیف اصحاب دعوا یا عدم پذیرش واختیار بازتوصیف، آنچه مدعی توصیف می کند، توسط دادگاه، محل مناقشات علمی می باشد. معرفت شناسی به عنوان یکی از شاخه های فلسفه، که به چگونگی تحقق شناخت انسان وضوابط حاکم برآن و.. می پردازد عقیده اخیر را پذیرفته است. معرفت وشناخت دادرس بستگی کامل به ذهن او دارد، زیرا اعمال و وقایع حقوقی امور اعتباری و سابجکتیو هستند و عینیت و واقعیت خارجی ندارند. چون شناخت دادرس به صدور حکم می انجامد، ضوابطی برای چگونگی فهم دادرس بر اساس ارکان معرفت در معرفت شناسی ارائه شده است و برای تعیین معیار و ضابطه آن، نظریه پراگماتیسم (اصالت عمل وسودمندی) برگزیده شده است.

کلیدواژه ها:

معرفت شناسی ، فهم قضایی ، توصیف سبب ، اعمال و وقایع حقوقی