اهمیت و رویکردهای آموزش مهارتهای زندگی در مدارس ابتدایی

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 29

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CFTP11_2040

تاریخ نمایه سازی: 22 شهریور 1404

چکیده مقاله:

این مقاله به بررسی جامع اهمیت فزاینده آموزش مهارتهای زندگی در مدارس ابتدایی می پردازد و آن را به عنوان یک جنبه حیاتی از آموزش جامع و کلنگر معرفی می کند. با تغییر پارادایم های آموزشی از تمرکز صرف بر پیشرفت تحصیلی به رویکردی جامع تر ادغام مهارتهای زندگی در برنامه های درسی مدارس ابتدایی برای تربیت افرادی کامل و توانمند در دنیای پیچیده امروز ضروری شده است. ابتکارات قانونی مانند قانون آموزش افراد دارای معلولیت (IDEA) و قانون عدم ترک هیچ کودکی (NCLB)، این نیاز را تقویت کرده و به بحث های گسترده تری در مورد اهداف آموزشی شامل مهارتهای زندگی دامن زده اند. تحقیقات نشان دهنده مزایای بیشمار آموزش مهارتهای زندگی است؛ از جمله افزایش عملکرد تحصیلی، تقویت تفکر انتقادی، بهبود مهارتهای ارتباطی و اجتماعی و پرورش عزت نفس و تاب آوری. آموزش مهارتهای کلیدی مانند ارتباط موثر، حل مسئله، سواد مالی و خودکنترلی به دانش آموزان کمک می کند تا تصمیمات آگاهانه بگیرند، روابط سالم بسازند و برای موفقیت در آینده آماده شوند. این مقاله همچنین به پیشینه تاریخی این رویکرد می پردازد و نشان می دهد که چگونه آموزش از تمرکز صرف بر دروس آکادمیک به سمت گنجاندن مهارتهای زندگی برای رویارویی با چالش های دنیای واقعی حرکت کرده است. چالش هایی مانند همه گیری کووید-۱۹ نیز بر ضرورت این مهارت ها برای تاب آوری و سازگاری تاکید کرده اند. در ادامه مقاله به توسعه برنامه درسی مهارتهای زندگی می پردازد و برنامه هایی مانند SO What را به عنوان نمونه های موفق معرفی می کند. بر نقش حیاتی والدین و مربیان در این فرایند تاکید شده است؛ والدین به عنوان اولین معلمان و مربیان به عنوان ارائه دهندگان حمایت مستمر، همچنین نیاز به برنامه های درسی فراگیر که نیازهای متنوع دانش آموزان به ویژه افراد دارای معلولیت را برطرف کند برجسته می شود. سرانجام مقاله به تاثیر یادگیری اجتماعی عاطفی (SEL) بر فرهنگ مدرسه و نقش محوری والدین و جامعه در حمایت از این فرایند می پردازد. مشارکت فعال والدین و همکاری بین مدارس، خانواده ها و سازمان های جامعه برای ایجاد یک اکوسیستم حمایتی که کودکان را از نظر اجتماعی و عاطفی توانمند می سازد ضروری تلقی می شود. در مجموع، این مقاله استدلال می کند که آموزش مهارتهای زندگی یک مسئولیت مشترک است که دانش آموزان را برای موفقیت در ابعاد مختلف زندگی آماده می کند.

نویسندگان

عادل کیانی القار

دانشجوی کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی